اختلال پانیک یا حمله هراس یکی از اختلالهای اضطرابی است که در آن فرد بهطور ناگهانی دچار ترس و تپش قلب شدید، بدون وجود سابقهای از بیماریهای قلبی میشود. این اختلال باعث دستپاچگی و ترس شدید بیمار میشود و معمولا او را به مطب پزشکان میکشاند اما در بررسیهای تخصصی هیچ نشانی از بیماری قلبی و جسمی دیده نمیشود.
حمله هراس (اختلال پانیک) بهجز ترس و تپش قلب ناگهانی، چه علایمی دارد؟
یکی از بارزترین مثالها درباره تپش قلب ناگهانی اختلال هراس یا پانیک است. حمله هراس، اختلال اضطرابی است که فرد مبتلا به آن ناگهانی دچار حملههای هراس یا ترس و وحشت ناگهانی و دچار تپش قلب زیاد، تعریق، تنگینفس و سرگیجه میشود.
اما هر فردی ممکن است در مواجهه با عوامل ترسآور دچار چنین علایمی بشود
بله، همه افراد در مواجهه با اضطراب و تنش ممکن است علایم ترس و وحشت را تجربه کنند. این وضعیت در اثر فعال شدن مکانیسم جنگ و گریز است و یک واکنش دفاعی محسوب میشود که بهوسیله سیستم اعصاب مرکزی و قلبی- عروقی تظاهر مییابد.
پس وجه تمایز ترس طبیعی و حمله هراس چیست؟
آنچه باعث شده اختلال پانیک متمایز از هراسهای معمول باشد، نبود محرک خارجی و رخ دادن ناگهانی و بدون دلیل آن است. مبتلایان به پانیک بسیار هراسانند و به پزشکان داخلی و قلب مراجعه میکنند ولی در آزمایشهای مکرر، اکوکاردیوگرافی و تست ورزش هیچ نشانهای از اختلال در قلب و عروق یافت نمیشود. همچنین بیماران از نظر سلامت تیروئید و… نیز بررسی میشوند. در صورتی که جواب همه آزمایشها منفی باشد، آنگاه تشخیص اختلال پانیک مطرح میشود.
این حملهها در چه افرادی بیشتر اتفاق میافتد؟
معمولا فرد طی یک ماه بیش از 2 بار دچار این حملههای ناگهانی میشود. اختلال هراس معمولا زمینه ژنتیکی دارد. از دست دادن والدین در سنین کودکی نیز فرد را مستعد این اختلال میکند. سن بروز اختلال پانیک معمولا 30-25 و 50-45 سالگی است. حملههای ناگهانی گاهی باعث میشود فرد به اطرافیان وابسته شود که اگر اتفاقی افتاد، کسی کنارش باشد تا نجاتش دهد.
برای بیماران چه کاری میتوان انجام داد؟
اگر فردی در اثر افسردگی یا اضطراب و استرس دچار تپش قلب شود، باید آموزش ببیند تا بتواند در شرایط بحرانی تنش خود را مدیریت کند، اما کسانی که دچار حملههای پانیک هستند، به دارو و رواندرمانی نیاز دارند. رواندرمانی شامل آموزشهای تمدد اعصاب، آموزش تنفس آرام و اصلاح خطاهای شناختی است مثلا اگر فرد تصور میکند این حملهها کشنده و خطرناک است، باید به او اطمینان داد که چنین نیست. بیماران باید بیاموزند گفتوگوی درونی خود را اصلاح کنند و هنگام حمله به خود بگویند که این حالت موقتی است، خطرناک نیست و به زودی برطرف میشود.
پرداختن به ورزش و انجام تمرینهای هوازی میتواند آمادگی فرد را در مقابله با حملههای پانیک افزایش و تطابق سیستم اعصاب خودکار را در کاهش این حملهها ارتقا دهد. اختلال پانیک به کمک درمانهای دارویی محدود و رواندرمانی نیز قابلدرمان است.
ریشه لغوی «پانیک»
اختلال پانیک یا حمله هراس از ریشه «پان» گرفته شده است. «پان» یکی از خدایان یونان باستان است و «نی» را از ابداعات او میدانند که برای محبوبش «سورینکس» مینواخته است.
ظاهر «پان» به مانند مردی دارای شاخ، پاها و دمی شبیه به بز، انبوهی از ریش، بینی پهن و کوتاه و گوشهایی نوک تیز به تصویر کشیده میشد که هیبتی ترسناک داشت. او به شکل بزی در جنگلها و کوهها، حوریها را دنبال میکرد.
در جنگ بزرگ میان خدایان و تایتانها، زمانی که تایتانها در حال پیروز شدن بودند، پان فریاد جنگی سر داد که باعث ایجاد ترس در تایتانها شد و عدهای از آنها را فراری داد.
به همین دلیل است که کلمه «panic» به معنی «ترس» ریشه از نام او دارد. «پان» موردپسند دیگر خدایان یونانی نبود. اختلال پانیک نیز از کلمه پان گرفته شده و در فارسی به اختلال هراس معنی شده است. جالب است که توصیفی که در فرهنگ عامیانه از جن میشود، شباهت به شکل ظاهری توصیفشده از «پان» دارد.
از ادبیات تا طب
در زبان فارسی میان قلب و دل ارتباط نزدیکی است چنانکه مولانا در داستان شیردرنده و خرگوش باهوش اشاره میکند:
«قوتم بخشید و دل را نور داد
نور دل هم دست و پا را زور داد»
دل در 2 مفهوم روان و قلب خوب توصیف شده است. تا قبل از پزشکی مدرن، قلب خاستگاه ذهن، روان و عواطف ما محسوب میشد و در آن نقش کلیدی ایفا میکرد. در پزشکی مدرن نیز این ارتباط آشکار است. مثالی به درک بهتر این مفهوم کمک خواهد کرد؛ فرض کنید در مواجهه با خطر و استرس قرار گرفتهاید. در این مواقع بلافاصله محور هیپوتالاموس- هیپوفیز (غددی در مغز که ترشح بعضی از هورمونها را به عهده دارند) از طریق سیستم لیمبیک تحریک و طی روندی دو هورمون به نام آدرنالین و کورتیزول آزاد میشود.
این دو هورمون روی عضلات قلبی اثر میگذارند و فعالیت قلب را بیشتر میکنند. پس قلب انسان غیر از عملکرد حیاتی در خونرسانی به بدن، با عواطف و هیجانهای روانی انسان نیز ارتباط نزدیکی دارد. افزایش فعالیت قلب وعروق در مواجهه با تنش و خطر و برای آماده کردن بدن و واکنش جنگ و گریز جهت حفظ بقای انسان است.
در این شرایط جریان خون افزایش مییابد و به فرد این امکان را میدهد تا یا بر خطر پیشرو با افزایش نیرو غلبه کند یا برای حفظ جان خود بگرید. البته این شرایط گذرا هستند چون گاهی بیمارانی به پزشک مراجعه میکنند که ناگهانی و بدون وجود خطر یا هیجان دچار تپش قلب شدهاند.