رئیس بیمارستان نگاه: غیر پزشکان از سرمایهگذاری در حیطه درمان سودی نمیبرند
وزیر بهداشت باید با همکاران مهربانتر باشد
سیامک بلالی جراح و متخصص بیماریهای چشم، فلوشیپ جراحی قرنیه و عیوب انکساری است. وی سالها پیش قدم در راه تاسیس یک مرکز درمانی با سرمایه تعدادی از پزشکان رشته چشمپزشکی گذاشت و اتفاقا در این راه موفق شد. با وی درباره وضعیت سرمایهگذاری در بخش درمان به گفتوگو نشستیم و از نظراتش درخصوص طرح تحول سلامت و تاثیر آن بر بیمارستانهای خصوصی جویا شدیم.
چه شد که تصمیم به تاسیس بیمارستان نگاه گرفتید؟
از زمانی که تخصص چشم گرفتیم، همیشه در بیمارستانهایی که کار میکردیم، کمبودهایی را حس میکردیم. بنابراین به فکر تاسیس مرکزی افتادیم که وقتی یک بیمار برای درمان چشم به آن مراجعه میکند، همه کارهای مربوط به درمانش به عهده ما باشد و او دغدغهای برای تهیه ملزومات و مقدمات درمان خود نداشته باشد. مورد دیگر اینکه در یک بیمارستان تکتخصصی مثل بیمارستان نگاه، تعداد زیادی از متخصصین آن رشته گرد هم جمع میشوند و این باعث میشود که اولا آن مرکز بهعنوان یک مرجع در آن رشته و تخصص شناخته شود و ثانیا تجهیز این مراکز سادهتر و راحتتر انجام میشود.
در حال حاضر صاحبان سرمایه در بخش خصوصی با توجه به بازخوردهایی که از مدیران بیمارستانهای خصوصی میگیرند، برای ورود به این بخش دلهره دارند و دائما میشنوند که سرمایهگذاری در بخش درمان سودآور و اقتصادی نیست. آیا این کار برای شما سود اقتصادی هم داشته است؟
من اعتقادی به این حرف ندارم. البته ما در بخش درمان، از سرمایهگذاریای که انجام دادهایم سودی نمیبریم. به عنوان مثال در این 16 سالی که ما بیمارستان نگاه را دایر کردهایم، شاید هر کدام از سهامداران 4 میلیون تومان سود سهام گرفته باشند. ولی برای ما این مهم است که بتوانیم در یک محیط مناسب و آرام کارمان را انجام دهیم و آن درآمدی که انتظار داریم را بتوانیم از محل کارمان به دست بیاوریم. البته اگر یک چیزهایی را محدود کنیم، مثلا به روز رسانی دستگاهها را طبق یک چارچوبی انجام دهیم که مسائل اقتصادی در آن اولویت بالایی داشته باشد، شاید در آن صورت برای ما سودآوری داشته باشد.
پس در این صورت فقط پزشکان میتوانند بیمارستان بسازند. چون میگویند ما سرمایهگذاری میکنیم، از سود سهام هم میگذریم و در ازای طبابتی که انجام میدهیم، کسب درآمد میکنیم. بر اساس این استدلال، کسی که پزشک نیست اگر در بخش درمان سرمایهگذاری کند، هیچ دستآوردی نخواهد داشت.
بله درست است. به نظر من هم غیرپزشک نمیتواند از این طریق کسب درآمد کند. اینطور بگویم که اگر بخواهد سودی داشته باشد، این سود در ازای زیان به بیمار حاصل میشود. نمیشود در بخش درمان سرمایهگذاری کرد و از آن منفعت برد. مگر اینکه نیازهای به روز بیمار را نادیده بگیریم.
فکر میکنید که در همه دنیا به همین صورت است؟ یعنی سهام بیمارستانهای خصوصی هیچ سوددهی ندارد؟
من از جاهای دیگر دنیا اطلاع ندارم ولی ما اینجا یک سری مسائل جانبی هم داریم. به عنوان مثال تعرفههای ما بسیار پایین است.
اتفاقا نظر خیلیها این است که چون وزیر بهداشت چشمپزشک است، تعرفههای چشمپزشکان خیلی خوب تصویب شده است.
نه، اینها شایعه است. مثلا عمل شایع چشمپزشکی که عمل آب مروارید است، قبلا 30k بود که با افزایش تعرفهها به 9/31 یا 9/32 رسیده است. یعنی نهایتا 2k اضافه شده در صورتی که تعرفه عمل پیوند کلیه حدود 1000k است. از آنجا که آقای وزیر یک مقدار ماخوذ به حیاست، به خودش اجازه نداده که از حقوق چشمپزشکان دفاع کند. درواقع بهخاطر اینکه دکتر هاشمی الان وزیر هستند، ما واقعا در بحث افزایش تعرفهها مغموم واقع شدیم.
یعنی شما معتقدید واقعیت عکس آن چیزی است که مطرح میشود؟
بله. بعضیها فکر میکنند به خاطر ابعاد کوچک چشم، باید قیمت جراحی آن هم پایین باشد. درصورتی که عمل یک چشم کوچک، خیلی سختتر از یک زانو است. بهدلیل اینکه ما با ابعادی در حد میکرون سروکار داریم. طبیعی است که کار در این سطح با میکروسکوپ و ابزار پیشرفته، دانش بالایی میطلبد. شما باید همیشه به روز باشید که بتوانید فقط با دستگاههای جدید کار کنید ولی در بسیاری از رشتهها اینگونه نیست و شما میتوانید با یک ابزاری که از 30 سال پیش وجود داشته کار کنید.
برخی رشتهها ادعا میکنند که پس از اجرای طرح تحول سلامت متضرر شدهاند. شما کار در بخش خصوصی را از قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت آغاز کردید. این طرح بر کار شما چه تاثیراتی داشته است؟
طرح تحول سلامت آمار مراجعه به بیمارستان ما را کم نکرده است. به دلیل اینکه بیماران ما به خاطر همکارانی که در این بیمارستان کار میکنند، به اینجا میآیند. از طرفی بیمارستانهای دولتی با بیمارستانهای خصوصی تفاوتهایی دارند که حتی در ظاهر آنها هم مشهود است. معمولا چرخه کارهای بیماران در بیمارستانهای خصوصی با سهولت بیشتری انجام میشود. نه اینکه بیمارستانهای دولتی نخواهند که به این شکل خدمات ارائه کنند ولی شاکله مراکز دولتی از نظر ساختارهای اداری و بودجه به شکلی است که نمیتوانند بیشاز این هزینه کنند. به هرحال درکنار بودجههایی که دولت برای بخش درمان در نظر میگیرد، بخشهای مختلف دیگری هم وجود دارد که آنها هم نیاز به بودجه دارند. گاهی اوقات درآمدهای دولت محدود میشود و بنابراین بودجه درمان هم محدود میشود. در یک بیمارستان دولتی اختیار بودجه دست مدیر نیست ولی ما در بخش خصوصی کاملا اختیار بودجه را داریم. به عنوان مثال اگر در یک ماه درآمد بیمارستان ما کم بود، تصویب میکنیم که مثلا 2 درصد از حقالزحمه پزشکان کم شود یا اگر در ماه بعد دستمان باز باشد، 20 درصد به حقالزحمه آنها اضافه میکنیم.
پرداختهای بیمههای تکمیلی چگونه است؟
بستگی به آن بیمه دارد. 2 ماه، 3 ماه، 6 ماه. در بحث درمان چیزی که اهمیت زیادی دارد، مدیریت منابع مالی است. بالاخره ما در ایران زندگی میکنیم و باید واقعیتها را بپذیریم. بیمهها از دولت و از کارکنان دولت یا بخش خصوصی حق بیمه دریافت میکنند. طبعا ممکن است که بخش دولتی در یک مقطعی دچار مشکل شود و پولی که لازم است را به بیمه ندهد. در اینصورت بیمه هم نمیتواند به ما پول پرداخت کند و ما هم نمیتوانیم کار بیمارستان را تعطیل کنیم. ما یک ذخیرهای باید داشته باشیم که در مواقع این چنینی به مشکل برنخوریم.
احساس من این است که چون وضع مالی شما در این بیمارستان خوب است، شاید نشود بعضی از پاسخهای شما را به همه بخش خصوصی و همه تخصصها تعمیم داد. به عنوان مثال خیلی راحت با تاخیر در پرداخت مطالباتتان کنار میآیید. درصورتی که از بسیاری مراکز خصوصی نوای خوبی به گوش نمیرسد و بیم ورشکستگی آنها هست.
درست است. پرداختهای بیمهها با تاخیر انجام میشود و آه و ناله هم دارد. ولی این شرایطی است که وجود دارد. چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟ میتوانیم بیمار را نپذیریم؟ میتوانیم خدمت لازم را ارائه ندهیم؟ بسیاری از ما در زندگی روزمره خودمان با سختیهایش مواجه هستیم. ولی متاسفانه ما به عنوان یک قشر ثروتمند جامعه معرفی شدهایم در صورتی که واقعیت اینطور نیست.
برخی میگویند مردم ما به پزشکان به عنوان کسانی نگاه میکنند که فقط به فکر مسائل مادی هستند و درد جامعه را نمیدانند. نظر شما چیست؟
بله این نگاه وجود دارد ولی بین همه مردم عمومیت ندارد. بعضی از مردم کار و تلاش پزشکان را میبینند و واقعا همیشه هم قدردان هستند. اکثریت مردم اینطور هستند ولی یک گروهی هم هستند که چنین باور اشتباهی دارند. واقعیت این است که گروه پزشکی با سختترین شرایط و بیشترین تلاش در دانشگاه قبول میشوند، سختترین و طولانیترین دوره آموزش را دارند، بعد در سن 40 سالگی تازه وارد بازار کار میشوند و به درآمد آنچنانی هم دست پیدا نمیکنند. نه در مقایسه با تجار بلکه در مقایسه با مشاغل متوسط هم از درآمد کمتری برخوردارند. در شرایطی که حساسیت کار و استرس بسیار بیشتری هم در کارشان وجود دارد.
چه نمرهای به عملکرد این دو سال و نیم وزیر بهداشت میدهید؟
من با دکتر هاشمی دوست و رفیق هستم. ولی اگر بنا باشد ارزیابی صورت بگیرد، من فکر میکنم که بایدایشان در بخش برخورد با همکاران قدری مهربانتر میبودند. البته حرف من این نیست که چون در همه ادارات تخلف وجود دارد، باید از تخلفات جامعه پزشکی هم چشمپوشی کرد. اگر تخلفی هست باید به آن توجه شود و از تکرار آن جلوگیری کرد. ولی آیا اگر در یک ادارهای 4 نفر تخلف کردند، همه رسانهها به آن میپردازند و شبکه خبر هم آن را پخش میکند؟ واقعیت این نیست. گاهی اوقات یک اتفاقی در حیطه کار پزشکان میافتد و در شرایطی که هنوز مشخص نیست که تخلف است یا نه، از همان شب اول در تمام رسانهها 10 بار تکرار میشود. این کار ذهنیت مردم را نسبت به این قشر خراب میکند. در صورتیکه من عقیده دارم که پاکترین قشر جامعه ما، قشر پزشکی است. به نظر من سوق دادن جهت نگاه مردم به این قشر پرتلاش کاملا دور از انصاف است.
شعیب شاهزمانی
منبع:سپید