«حادثه ای که برای کولبران در غرب کشورمان رخ داد توجه افکار عمومی و رسانه ها را به این پدیده جلب کرد اما بسیاری دیگر نیز هستند که در شرایطی دشوار و با حداقل عایدی کار میکنند و شاید اینگونه رسانه ای نشده باشند.»
به گزارش سایت پزشکان ایران به نقل از ایرنا_از حادثه فرو ریختن بهمن در مرزهای غربی کشور که به مرگ چهار تن انجامید مدت زیادی نمی گذرد و هنوز می توان اینجا و آنجا در رسانه ها مطالبی را دید که به این قشر خاص اختصاص یافته است.
با این حادثه تلخ که خواب طولانی خیلی ها را برای چند روزی پراند و ناگاه انواع شبکه های اجتماعی و رسانه های دیگر را پر کرد، همه بر آن شدند تا به این پدیده که بیشتر در کردستان اتفاق می افتد، به شکلی موشکافانه ورود و پردازش کنند و برای شرایط کار و زندگی کولبران به فکر راه چاره ای باشند.
پس از حادثه کولبران بر آن شدم در لایه های جامعه اشخاصی را پیدا کنم که شرایط کار و زندگیشان شاید از برخی ابعاد، بی شباهت با کولبرها نباشد.
با این که در خراسان شمالی پدیده ای به نام کولبر نداریم اما هستند افرادی که شرایط کاری و درآمدی آن ها از جنبه هایی شبیه کار کولبرهاست که از آن جمله می توان به کارگران ساختمانی اشاره کرد که در گرما و سرما سر چهار راه ها می ایستند و انتظار می کشند تا فردی به سراغ آن ها بیاید. اما بسیاری از موارد شاید کسی حتی به آن فکر هم نمی کند و کمتر کسی است که بداند شرایط کاری و درآمدی یک نفر تا این اندازه می تواند دشوار باشد یعنی چیزی شبیه پدیده کولبری. در این زمینه می توان به شرایط کاری بانوان منشی شاغل در بخش خصوصی اشاره کرد.
تعجب نکنید از اینکه این قشر خاص با کولبرها مقایسه می شود چون به نظر می رسد با توجه به شرایط کاری که خود را بر این قشر تحمیل کرده، آنان در برخی موارد شباهت های زیادی با کولبران دارند. البته به جز اینکه تار و پود زندگی کولبران با مرگ گره خورده و در هر نفس و هر گام، انگار بر لبه تیغی راه می روند که اگر بلغزند، مرگی دلخراش و غمبار انتظارشان را می کشد. در واقع می توانم بگویم شرایط کاری و شغلی این منشی ها نیز ازبرخی ابعاد همانند آن هاست.
** کار طاقت فرسا با حقوق بسیار ناچیز
'در برابر کاری طولانی و دشوار تنها 200 هزار تومان دریافت می کنم'! این را بانویی می گوید که مدتهاست در مطب یکی از پزشکان بجنورد مشغول به کار است و گویی پس از سه، چهار سال تغییری در روند پرداخت حقوقش پیش نیامده است.
وی می گوید که در کنار کار خود که از ساعت 8 صبح شروع و تا نزدیک ساعت 9 شب ادامه دارد، از روی ناچاری و برای دریافت مبلغی ناچیز، برخی درمان های سرپایی بیماران را نیز انجام می دهد و در کنار آن طی این مدت باید با بیماران بد حال و افراد مختلف سر و کله بزند و گاهی شاهد بد اخلاقی ها و حتی بد دهانی های آن ها نیز باشد و در انتهای روز کاری و پس از ساعت ها کار مداوم که روح و جسمش را تخریب می کند، با اعصابی پریشان خود را به خانه برساند تا کارهای معمول منزل را نیز انجام داده باشد.
** وعده های توخالی برای بیمه
یکی دیگر از زنان منشی که به گفته خودش مادر سه فرزند است و برای کمک به همسرش و افزایش درآمد خانواده به این کار روی آورده، به بیمه نبودن منشی ها اشاره می کند و می گوید: در آگهی برای این کار صحبت از حقوق بالا و بیمه شده بود، اما حالا مدتی از شروع به کارم می گذرد و هیچ خبری نه از حقوق بالا و نه از بیمه است.
وی گفته هایش را این گونه پایان می دهد: هیچ آینده ای پیش رو ندارم و تنها برای کمک خرجی به همسرم باید همین کار را ادامه بدهم. این شغل بازنشستگی هم ندارد و روزی که از کار بیافتم و توانایی انجام کار را نداشته باشم، روز بازنشستگی من خواهد بود.
پاسخ این افراد در مقابل این پرسش که چرا شکایت و پیگیری حقوقی برای بیمه وحقوق نمی کنید، این است که : در این صورت اخراج خواهیم شد و شاید دیگران هم مارا استخدام نکنند.
**به سراغ مدیر روابط کار اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی خراسان شمالی می روم و در گفت و گویی با وی، دلیل وجود چنین پدیده ای را جویا می شوم.
قربان نباتیان در پاسخ به اینکه چرا حقوقی که به اکثر قریب به اتفاق منشی ها در بخش خصوصی پرداخت می شود، این قدر پایین است، می گوید: مدارک و مستنداتی که از سوی کارفرمایان این کارگران ارائه می شود، حاکی از پرداخت حقوق و مزایا براساس حداقل قانون کار است ولی با این حال، این افراد چنانچه مشکلی در دریافت حقوق و مزایای قانونی از کارفرما دارند، می توانند به شکل تلفنی یا کتبی و بدون درج مشخصات به ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی محل سکونت خود اطلاع بدهند و تقاضای بازرسی کنند و به محض وصول گزارش، بازرسی به عمل خواهد آمد.
وی با اشاره به اینکه به استناد ماده 148 قانون کار، کارفرما مکلف است این قبیل کارگران را بیمه کند، تأکید دارد: این افراد در صورت بیمه نشدن از طرف کارفرما می توانند موضوع را به بازرسان تامین اجتماعی و اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی اطلاع دهند.
وقتی به این مسئول می گویم که برخی از منشی ها در مطب پزشکان در کنار کار منشی گری، درمان های سرپایی را نیز انجام می دهند، پاسخ می دهد: نوع کار ارجاعی بر اساس قرارداد و توافق طرفین انجام می گیرد و ما در این زمینه نمی توانیم کاری کنیم.
وی اظهار می کند: کارگرانی که در هر حال مشغول کار هستند و نسبت به پرداخت حقوق و مزایای آنان اجحاف به عمل می آید، می توانند با رفتن به مراجع حل اختلاف مستقر در ادارات تعاون کار و رفاه اجتماعی محل سکونت خود و طرح دعوی نمایند.
** منشی گری یا کولبری؛ یک درد مشترک!
فاجعه پیش آمده برای کولبران صدای همه را درآورد و تیتر درشت تمام روزنامه ها و سایت های خبری شد. به سوگ نشینان، به سوگ نشستند و خوابزده ها بیدار شدند! اما چیزهایی هم هست که به هیچ عنوان دیده نمی شود و گویا به قدری میان لایه های مختلف جامعه امروزی پیچیده و محو شده که هیچ کسی حتی فکرش را هم نمی کند که منشی ها هم می توانند کولبرانی باشند که به نوعی دیگر، بار سنگین مشکلات و گرفتاری ها را بر دوش می کشند و این در حالی است که هیچ گاه عمق مشکلات روزمره زندگی شان مانند کولبران نمود پیدا نمی کند.
و چه زیبا است که همه ما به مسوولیت اجتماعی در قبال این زحمت کشان عمل کنیم ، آیا این انتظار از جامعه پزشکی و دیگر کارفرمایان بویژه صاحبان صنفوف حرفه ای و.. غیر منطقی است که بخواهیم حداقل حقوق و شرایط کاری را برای این قشر زحمت فراهم کنند.
پرواضح است که احقاق حقوق این قشر ، خدمات بهتر و شایسته تری را هم برای کارفرمایان و مراجعان در پی خواهد داشت و اگرچه ممکن است غیر از منشی ها، افراد دیگری هم در دیگر مشاغل دچار چنین مشکلاتی باشند، اما همه واحدهای بخش خصوصی نیز اینگونه با نیروهای کار خود برخورد نمی کنند. به نظر می رسد جدای از ضرورت ایجاد ساختاری برای جلوگیری از چنین برخوردهایی در بحث اشتغال، باید فرهنگ سازی لازم هم در جامعه انجام گیرد که کارفرمایان تنها به میزان 'سود' حاصل از فعالیتشان فکر نکنند بلکه به این بیاندیشند که 'برکت' حاصل از کار بسیار مهمتر و کارساز تر از چندریال یا چند هزار تومان 'سود'بیشتری است که امکان دارد از راه پرداخت دستمزد کمتر به نیرویهایشان حاصل کنند.
سخن پایانی هر چند هستند در این میان پزشکان خوش انصاف که جانب حق را رعایت کرده اند و با حسن نیت با بیماران و کارمندان خود رفتار می کنند.