ورود کاربراندرخواست عضویت استان : شهر :

جستجو پیشرفته پزشکان

مشخصات فردی
نام پزشک :
نظام پزشکی :
جنسیت :
بیمه
نوع بیمه :
تخصص
تخصص :
موقعیت مکانی
استان :
خیابان :

جستجو پیشرفته مراکز پزشکی

مشخصات کلی
نام مرکز :
نوع بیمه :
موقعیت مکانی
استان :
خیابان :
« بازگشت به لیست مقالات
10 / 10
از 1 کاربر

صد پرسش و پاسخ درباره سرطان پستان (فصل دوم )

چهارشنبه 11 شهریور 1394 | نظرات کاربران ( 0 ) | نویسنده : ---

 فصل دوم

فاکتورهاي خطر 

کداميک از فاکتورهاي خطر در ابتلا من به سرطان پستان اهميت بيشتري دارند ؟

اغلب اوقات پستانهاي من حالت قلمبه قلمبه دارند ،آيا به اين معني است که سرطان دارم ، يا در معرض خطر بالاتري برای ابتلا به سرطان هستم ؟

استروژن با سرطان پستان چه ارتباطي دارد ؟ 

8 – مهمترين فاکتورهاي خطر که ممکن است سبب ابتلاء من به سرطان پستان شوندکدامند ؟

قطعاً بعضي از فاکتورهاي خطر مهمتر از بقيه هستند .در مورد اين فاکتورها به دليل اثرات احتمالي آنها بحث خواهيم کرد .

سنّ

 بزرگترين فاکتور خطر براي سرطان پستان سن است که ناشي از فرسودگي حيات می باشد و البته ميزان خطر با بالا رفتن سن افزايش مي يابد .متوسط سن زنان بهنگام تشخيص سرطان پستان در اوایل دهه 60 زندگي آنان مي باشد . اما اين بدان معني نيست که زنان در دهة 20، 30 و 40 سرطان پستان نمي گيرند ، بلکه آنها هم مبتلا مي شوند ، ومنظور آن است که با بالا رفتن سن يک زن ، امکان ابتلاي او نيز به سرطان پستان افزايش مي يابد، چون تعداد فاکتورهاي خطر ديگر نيز به مرور با افزایش سن اضافه مي شوند . زنان با هم تفاوت دارند و همة زنان بالاتر از 60 سال مبتلا به سرطان پستان نمي شوند . اگر ساده تر بگوئيم ، زنان در سنين دهه 60  بطور متوسط بيشتر از زناني که در دهه 40 يا 50 عمر خود قرار دارند، مبتلا به سرطان پستان مي شوند .آماری که قبلاً ذکر شد ( از هر 8  زن يک نفر در طول زندگی خود مبتلا به سرطان پستان مي شود )، نگران کننده است. اما اين آمار تجمعي است ، چون تمام طول عمر ، تا بالاتر از سنین 70 را دربر مي گيرد . اکثر آمارهاي اختصاصي که براساس سن زن است ، روايت هاي مختلفي  دارند : (که بعضي اوقات اطمينان بخش است ). مثلاً يک زن در اواخر دهة سي، شانس ابتلايش به سرطان پستان 1 در 257 زن  مي باشد ، در حاليکه زني در ميانه دهه 50 عمر، احتمال ابتلايش 1 در36 زن است .خطر پس از 30 سالگي بصورت تصاعدي افزايش مي يابد ، اما حتي در زنان 80 ساله ، شانس بروز سرطان تقريباً 1 در 24 زن مي باشد . مطالب ذکرشده چه معنايي دارد؟ به اين معني است که همزمان با بالارفتن سن زن ، او نيازمند دقت بيشتري در مورد تغييرات پستاني خود مي باشد.زیرا ریسک وی با افزایش سن بالا می رود.

سابقه شخصي

ساير فاکتورهاي خطر شامل مواردي در ارتباط با سابقه شخصي زن است . مهمترين آن داشتن سابقه سرطان پستان ، سرطان تخمدان و سرطان رحم يا سرطان روده بزرگ است . بسيار مهم است که دقت کنيم اين خطر ، خطر بروز عود يا متاستاز اين سرطان ها نيست. بلکه خطر پيدايش يک سرطان جديد در پستاني است که قبلا مبتلا نبوده است . زناني که قبلاً مبتلا به يکي از اين سرطان ها بوده اند ، احتمال ابتلاء يشان به سرطان جديدي دربافت پستان بالاتر است .

ارتباط ضعیفی بين سرطان پستان و زمان وقايع فيزيولوژيک نرمال فرد وجود دارد، مثل منارک( شروع قاعدگي ) و يائسگي (پايان دوره هاي قاعدگي ). اگر قاعدگی  قبل از سن 12 سالگي شروع شود ، يا اگر يائسگي پس از سن 55 سالگي رخ دهد ، شانس بروز سرطان پستان افزایش می یابد.

بطور مشابه زناني که سابقه حاملگي نداشته ، يا اولين حاملگي آنها پس از30 سالگی است ، نسبت به زناني که قبل از اين سن بچه دار شده اند ، احتمال خطر سرطان پستان اندکي افزايش دارد . به علاوه به نظر ميرسد که تصميم به شيردهي فرزند از طريق پستان ، در مقابل شير دهي با شيرخشک ، اثر خوبي روي سرطان پستان دارد و شيردهي از پستان سبب کاهش خطرسرطان پستان مي شود . (هر چقدر زن مدت زمان طولاني تري شير دهي داشته باشد ، خطرسرطان پستان در او  کمتر مي شود ) . درهر زمان از طول زندگي ، اگر زن در معرض اشعه باشد ، بخصوص تاباندن اشعه x به قفسه ی سينه براي درمان سرطان  در دوران کودکي ، امکان بروز سرطان پستان افزایش می یابد .

 استروژن تراپي پس از يائسگي ، با افزايش خطر همراه است، بخصوص در زناني که استروژن و پروژستين با هم بکار مي رود . مطالعات زيادي که اخيراً انجام شده، خطرات ذکر شده را برای دارو های ضد بارداری خوراکی، ثابت نکرده است (به سؤال 10نگاه کنيد  ) .

تشخيص هيپرپلازي آتيپيکال در پستان ، که يک بيماري غير سرطاني پستان با رشد سلولهاي غير طبيعي بين لوبولها و مجاري شيري است ، نشان دهنده اين است که احتمال بروز سرطان پستان مهاجم در آينده افزايش مي يابد .

 سابقه فاميلي

بسياري از مردم عقيده دارند ، سرطان پستان بيماریي است که در بين خانواده ها   مي چرخد . اما از نظر آماري اين مسئله حقيقت ندارد . بيشتر از 80% زناني که برای آنها سرطان پستان  تشخيص داده شده ، سابقه قوي خانوادگي سرطان پستان نداشته اند . با وجود اين، زناني که با افراد مبتلا به سرطان پستان قرابت خوني دارند ، در معرض خطر بالايي هستند، بخصوص اگر نسبت آنها نزديک باشد (مادر ، خواهر ، دختر ) . دليل افزايش شانس سرطان ، ناشي از يک  موتاسيون (جهش ) يا نقص در کپي برداري ژني مي باشد، که ممکن است از طريق قرابت ژني نزديک به ارث برسد .اما اين عقيده  ی عمومي  که ژنهاي سرطان فقط از طرف خانواده  منتقل مي شود ، نادرست است .

خطر ژنتيکي بروز سرطان مي تواند هم از پدر و هم از مادر به فرزندان منتقل شود . چون نيمي از ژنهاي فرد از مادر و نيمي ديگر از پدر به ارث مي رسد . اما يک مرد با ژن غير طبيعي  سرطان پستان نسبت به زني با همان ژن مشابه ، کمتر تمايل به بروز سرطان پستان دارد . بنابراين اگر مي خواهيد درباره سابقه خانوادگي پدرتان اطلاع پيدا کنيد ، بايد به زنان خانواده پدريتان دقت کنيد ، نه به مردان .

 يک زن با سابقه ی مشخص خانوادگي سرطان پستان و ياسرطان تخمدان در معرض خطر بيشتري براي ابتلا به اين سرطان ها مي باشد . اگر 2 يا بيشتر از 2 نفر از نزديکانتان در خانواده  مبتلا به سرطان پستان يا تخمدان باشند ، ويا سرطان پستان در افراد خانواده تان قبل از سن 50 سالگي بروز کرده باشد ، شما سابقه خانوادگي مشخصي براي سرطان داريد . عضو نزديک خانواده مي تواند مادر ، خواهر ، مادر بزرگ ( خواه از طرف مادري ، يا از طرف پدري ) خاله، ياعمه شما باشد.

اگر پدر ، برادر يا عموي شما  مبتلا به سرطان پستان باشند، بايد به عنوان اعضاء نزديک خانواده  در نظر گرفته شوند . البته سرطان پستان در مردان بسيار نادر است . سابقه خانوادگي شما از نظر سرطان مي تواند توسط پزشک يا افراد دوره ديده ی واحدهاي مراقبت سلامت يا واحدهاي  ژنتيک بررسي شود . اين مراکز مي توانند در صورتي که سابقه ی خانوادگي سرطان پستان يا تخمدان داشته باشيد ،آن را مشخص و تعيين کنند . اطلاع از اين سوابق مي تواند به شما کمک کند در مورد ميزان خطر ابتلا خود به سرطان آگاه باشيد،  و تصميم گيري در مورد آزمايش ژنتيک براي ژنهاي شناخته شده ی سرطان را بررسي کنيد . در رابطه با اين موضوع در سؤالات بعدي  بحث خواهد شد  .

 رژيم غذايي و سلامت جسمي

براساس تحقيقات انجام شده ، رژيم غذايي فرد ممکن است برشانس ابتلا به انواعي از سرطان مؤثر باشد . زناني که اضافه وزن دارند يا چاق هستند ، بخصوص زنان مسن تر بيشتر در معرض خطر سرطان هستند . اگر چه هيچ غذاي خاصي که به تنهايي خطر سرطان پستان را افزايش دهد ، مشخص نشده است ، اما بعضي از مطالعات نشان داده اند که مصرف زياد الکل ، ممکن است خطر سرطان پستان را افزايش دهد . بطور کلي هر چقدر بيشتر الکل مصرف کنيد ، احتمال ابتلايتان به بيماري ها بيشتر مي شود . زناني که درمورد خطر سرطان نگرانند، يا نبايد اصلاً الکل مصرف کنند،يا به ميزان متوسط استفاده کنند.(بيشتر از  يک بار در روز نباشد که در مورد آبجو 16  اونس، شراب 8 اونس وليکور تغليظ شده فقط يک جرعه   مي باشد).

به منظور سلامت عمومي ، و کاهش خطر بروز سرطان ، به زنان توصيه مي شود رژيم غذايي متعادلي از ميوه و سبزيجات فراوان داشته باشند . غذاي متعادل شامل چه چيزهايي است؟ 

در گذشته متخصصين تغذيه در پاسخ به اين سؤال به هرم غذايي مراجعه مي کردند.هرم غذايي توسط مرکز راهنماي غذایی کشاورزي آمريکا مشخص شده است .   ( به توضيحات نگاه کنيد ) .

راهنماي USDA هدفش فقط سرطان نيست ، بلکه سلامت عمومي مي باشد – USDA  توصیه کرده رژيم غذايي بايد شامل کاهش مصرف چربي و قند (الکل نيز چون داراي غلظت بالاي قند است ، در اين گروه قرار مي گيرد )، مصرف زياد حبوبات ، ميوه ، سبزيجات و مصرف متوسط گوشت ، تخم مرغ و لبنيات  باشد .

 و امّا نکته ديگري که در مورد رژيم غذايي بايد به آن توجه کرد : ادعا هاي زيادي وجود دارد که مي گويند خوردن غذاهاي مطمئن ، مصرف ويتامين  و مکمل ها ي گياهي مي تواند از سرطان پستان پيشگيري کند، اما هيچکدام از آنها  بجز چند مورد که اثرات محدودي داشته اند، چيزي را ثابت نمي کنند . به عبارت ديگر هيچ جعبه سحر آميزي روي پيشخوان  بقالي منتظر شما نيست . در بعضي موارد، اين ادعا ها برپايه مطالعات انجام شده روي حيوانات آزمايشگاهي است و لذا دلايل کمي در دسترس است که نشان دهد همان اثري که روي موش ها دارد، روي انسان نيز  داشته باشد. اگرشما علاقه منديد به منظور کاهش خطر سرطان پستان ، رژيم غذايي تان را تغيير دهيد ، بهترين کار اين است که از توصيه هاي USDA تا حد امکان پيروي کنيد .

ورزش کردن روش مطمئني جهت کاهش خطر سرطان پستان است و سلامت جسمي خوبي ايجاد مي کند . اگر چه دلايل مشخصي در رابطه با اينکه ورزش بخودي خود از سرطان پيشگيري مي کند، وجود ندارد ، اما با اين حال ورزش از طريق کاهش سطح استروژن ، مبارزه با چاقي ، سطح پايين انسولين و تقويت سيستم ايمني، به کاهش خطر بروز سرطان کمک مي کند .

از نظرعلمي دلايلي وجود  دارد  مبني  بر اينکه  زناني که  قبل از يائسگي بطور  منظم ورزش مي کنند، در تمام طول عمر، فوايد زیادی در برابر سرطان پستان دريافت  مي کنند و يک مطالعه ی جديد در نروژ نشان داد که حتي ورزش به ميزان متوسط (4 ساعت در هفته ) خطر سرطان را کاهش مي دهد.

 نژاد 

این باور قديمي که مي گويد سرطان پستان « بيماري زنان سفيد پوست » است حقيقت دارد ، چون درآمريکا در سفيد پوستان ، (بخصوص کساني که از اروپاي شمالي آمده اند ) انسیدانس( میزان بروز)سرطان پستاننسبت به غیر سفید پوست ها بیشتر است. سياهپوستان  و بعد اسپانيائي تبارها از نظر میزان بروز سرطان پستان در رده های بعد از سفید پوستان قرار دارند. و کمترين ميزان سرطان پستان در زنان کره اي ، سرخپوستان آمريکا و زنان ويتنامي رخ مي دهد . با اين حال ميزان بروز سرطان در غير سفيد پوستها و بويژه سياهپوستان در حال افزايش است ، بخصوص در زنان کمتر از 60 سال .

 در زنان کمتراز40 سال ميزان بروز درسياهپوستان بالاتر از سفيد پوستان است و زنان سياهپوست کلاًمرگ و میربيشتري در بين تمام گروهها دارند . ميزان مرگ ومير بالا در زنان سياهپوست در ارتباط با اين واقعيت است که سرطان پستان آنها اغلب در مراحل پيشرفته تشخيص داده مي شود، که درمان در اين مراحل بسيار مشکل است. قبلاً تصور مي شد اين مسئله بعلت نقص اطلاع رساني بهداشت عمومي است (زنان سياهپوست از نظر نياز به خود آزمایی پستان ، ماموگرام و ساير روشهاي تشخيصي زود هنگام کمتر آموزش ديده اند ) ، اما مطالعات اخير نشان مي دهند که اين مسئله مطرح نيست و تفاوت در پيشرفت بيماري و مرگ و مير بدلايل تفاوت بيولوژيکي طبيعي مي باشد . زنان سياهپوست نسبت به سفيد پوستان معمولاً در سنين جوانتري مبتلا به سرطان مي شوند و سرطان درهمان مرحله و درجه مشابه زنان سفيد پوست، اغلب رشد سريعتر و تهاجمي تري دارد و نياز به درمان تهاجمي تر در زنان سياهپوست نسبت به سفيد پوست وجود دارد .

بنابراين بسيار مهم است که زنان سياهپوست ، حتي آنهايي که احتمال کمتري براي ابتلاء به سرطان پستان دارند،  پيشگيري فعال و روشهاي تشخيصي را در سنين جوانتري نسبت به زنان سفيد پوست شروع کنند . چون اگرمبتلاء شوند بيماري مي تواند بسيار خطرناک باشد . در ضمیمه، به مراکزي که وظيفه شان اطلاع رساني و آگاهي از سرطان پستان  درزنان سياهپوست است، اشاره شده است .

فاکتورهاي ديگر

فاکتورهاي ديگري نيز بررسي  شده اند ، اما يا ارتباطي با سرطان پستان نداشته اند ، يا بدون نتيجه قطعي بوده اند(يعني آنها ممکن است در ارتباط با سرطان باشند ، اما کسي به طور قطعي نميتواند بگويد واقعاً ارتباط دارند يا نه ) . کشيدن سيگار، سقط، سابقة از دست دادن حاملگي ، همه فاکتورهايي هستند که مي توانند بالقوه جزء علل سرطان پستان باشند . مطالعات علمي رابطه مستقيمي بين آنها و سرطان پستان نشان نداده است . (اگر چه سيگار کشيدن به عنوان يک فاکتور شناخته شده به تنهايي در افزايش خطر بروز ساير سرطانها مؤثر است) .

تحقيقات در مورد آلودگيها وساير فاکتورهاي محيطي ادامه دارد ، اما تا دستيابي به اين مسئله که آنها سبب سرطان پستان می شوند، خيلي فاصله است . ( به سؤال 10 درمورد استروژن نگاه کنيد.)

ايمپلنت هاي پستاني ، بخصوص کاشت هاي سيليکوني ، ارتباطي با سرطان پستان ندارند ، اما وجود آنها باعث مي شود گرفتن يک ماموگرام صحيح ، مشکل باشد، و لذا در حضور ايمپلنت هاي سيليکوني ، امکان اين که سرطان مشخص نشود و يا در مراحل ديرتر تشخيص داده شود بسيار زياد است .

کاهش سطح ملاتونين که مربوط به الگوي خواب است، در ارتباط با سرطان پستان شناخته شده است . بيشتر اين فاکتورها ، يا اثري بر خطر سرطان پستان ندارند ، يا اثر آنها متوسط است .

9- پستانهاي من اغلب حاوي توده هاي برآمده هستند ؟ آيا به معني اين است که من سرطان دارم يا در معرض خطر بيشتري براي ابتلاء به سرطان پستان هستم؟

آياشما تا به حال برآمدگي هاي قلمبه اي يا احساس توده اي شدن درپستانهاي خودداشته ايد؟  اين احساس توده اي شدن همراه با تندرنس يا درد در زمانهاي  مشخصي از ماه ، بنام تغييرات فيبروکيستيک پستان  ناميده مي شود . اين تغييرات به عنوان يک بخش طبيعي از سيکل قاعدگي هستند. بهتراست که در هر سيکل درفاز قبل از قاعدگي ، به آنها دقت کنيد و يااگر قبلاً يائسه شده ايد، در هنگام مصرف هورمون به اين تغييرات توجه کنيد . بهتر است که ماهانه پستان هاي خود را معاينه کنيد، زمانيکه پستان ها طبيعي به نظر مي رسند و يا زماني را که تغييراتفيبروکيستيک در آنها رخ  مي دهد، بشناسيد . تغييرات فيبروکيستيک، شانس شما را براي ابتلاء به سرطان زياد نمي کنند و به نظر نمي رسد که اين توده ها در آينده به توده هاي سرطاني تبديل شوند .

 توده هاي فيبروکيستيک نرمتربوده و قابليت تحرک بيشتری دارند ؛ اغلب متعددند و خيلي از آنها با سيکل ماهانه ظاهر شده و از بين مي روند . برعکس ، يک توده پستانی  منفرد و سفت که با سيکل قاعدگي تغيير نمي کند ، بايد حتماً بررسي شود .

احساس قلمبه اي شدن پستان ، در بعضي از زنان طبيعي است و خطر سرطان را افزايش  نمي دهد، اما ممکن است احساس آرامش کاذب در زن ايجاد کند. بطوري که زن تصور کند، توده هاي پستانش هميشه طبيعي هستند و امکان وجود ساير توده ها را در نظر نگيرد ، بخصوص اگر قدرت شناسايي توده هاي طبيعي از غير طبيعي را نداشته باشد . به همين دليل معاينه پستان توسط خود فرد بسيار  مهم است و بهترين راهي است که مي توان تشخيص داد که کداميک توده هاي ثابت پستاني هستند و کداميک نيستند .

10-استروژن چه ارتباطي با سرطان پستان دارد ؟ آيا با استفاده از قرصهاي کنترل باروري يا درمان هورموني، در معرض خطر سرطان قرار مي گيرم ؟

 استروژن يک هورمون زنانه ی مرتبط با باروري است . به همين خاطر استروژن در پستانها و رحم بسيار فعال است . بافت هاي پستان و رحِم  به ترتيب به حضور استروژن بسيار حساسند . وظيفه استروژن اين است که بدن يک زن بالغ را براي حاملگي آماده کند ، که با پروليفراسيون سلولي در  لوبولها و مجاري پستان (پيش در آمد توليد شير ) و ازدياد سلولي در لايه داخلي رحم يا اندومتر مشخص مي شود . در طي سيکل قاعدگي ، سطح استروژن پس از تخمک گذاري بالا مي رود، اما اگر تخم بارور شده در داخل رحم قرار نگيرد ، سطح استروژن سريعاً افت مي کند و قاعدگي رخ مي دهد .

 ازآنجائيکه استروژن هورمون طبيعي در فيزيولوژي بدن يک زن است،نمي توان گفت که بخودي خود سرطان زا است . بهرحال وظيفه اصلي استروژن، سريعتر کردن روند ازدياد سلولي است ، اما همزمان مي تواند شانس جهش را افزايش دهد و يا موجب ازدياد سلولهاي سرطاني که جديداً ظاهر شده اند، بشود .  اگر زن به مدت طولاني، در معرض استروژن باشد ، استروژن فرصت خوبي دارد تا رشد يک تومور را تحريک کند . اين مسئله نشان مي دهد که چرا سابقه شخصي فرد از نظر فاکتورهاي خطر، مهم است . زني که قاعدگي زود هنگام يا يائسگي دير هنگام دارد، در طول زندگي بيشتر در معرض استروژن قرار مي گيرد . زني که تا بحال بچه دار نشده يا شير دهي  نداشته (چون هر دو روش سطح استروژن را براي مدت طولاني در بدن کاهش مي دهد )، از اثرات سودمند اين دو  بهره اي نمي برد .

بر اساس يک فرضيه، استفاده از استروژن موجود در قرصهاي جلوگيري و يا درمان جايگزيني هورمون، به طور مشابه زن را در معرض استروژن بالا قرار مي دهد و خطر سرطان پستان افزايش  مي يابد. تحقيقات در اين زمينه ، نتايج مختلفي داشته است. بررسيهاي اخير نشان مي دهند که استفاده از قرصهاي جلوگيري با دوز کم(LD) ، بطور مشخص در ارتباط با افزايش سرطان پستان نمي باشند، حتي  در زناني که مدت هاي طولاني از اين قرصها مصرف کرده اند. اما قرصهاي جلوگيري با دوز بالا(HD) ، در ارتباط با افزايش خطر سرطان هستند . ميزان استروژن موجود در قرصهاي کنترل مواليدکه هم اکنون در داروخانه ها وجود دارد ، بسيار کم است و لذا آنها سبب افزايش خطر نمي شوند. مطالعات در مورد درمان هورمونی جايگزيني به هنگام يائسگي نتايج مختلفي داشته است : بعضي ها نشان دادند زماني که درمان هورمونی جايگزيني هورمون بلا فاصله پس از درمان سرطان شروع شود ، خطر سرطان کاهش مي يابد . اما عده اي ديگر معتقدند مصرف هورمونها به مدت طولاني در ارتباط با افزايش خطر سرطان مي باشد . محققاني که به افزايش خطر سرطان پي بردند ، خاطر نشان کردند که خطر سرطان با کاهش خطر پوکي استخوان در زنان مسن توسط هورمون درماني جبران مي شود . وقتي سرطان در زنان مصرف کننده ی هورمون رخ مي دهد ،نسبت به زناني که فرد هورمون استفاده نمي کنند، معمولا کوچکتر ودارای تهاجم کمتری است. اما بهرحال باز هم سرطان محسوب مي شود و نبايد آن را دست کم گرفت . بنابراین افراد با تجربه موافقند که يک خانم و پزشکش بايد ديگر فاکتورهاي خطر را هم در نظر بگيرند و قبل از شروع درمان جايگزيني با هورمون ، تصميم بگيرند که آيا فوائد هورمون درماني به خطر سرطان پستان مي چربد يا نه؟

دو منبع مهم ديگر به صورت بالقوه براي تماس با استروژن وجود دارد :  

گزنو استروژنها و فيتواستروژنها . گزنواستروژنها ترکيبات صناعي با اثرات مشابه استروژن در بدن هستند . آنها معمولاً درحشره کشها و محصولات صنعتي  هستند مثل PCBs , DDT  . با وجودی که اين مواد شيميايي به عنوان سموم بسيار خطرناک براي انسان و حيوان شناخته شده اند ، اما تا اکنون به عنوان علت سرطان پستان شناخته نشده اند . معهذا ساير گزنواستروژنها داراي اثرات نگران کننده اي هستند ، يکي ازآنها ترکيبي است بنام دي اتيل استيل بسترول يا DES که در سالهاي 1950 و 1960 به مادران حامله جهت پيشگيري از سقط داده مي شد . مدت زيادي از مصرف DES نگذشته بود که متوجه شدند DES با ناهنجاريهاي ارگانهاي توليد مثلي و خطر سرطان پستان در  کودکان بدنيا آمده از مادران مصرف کننده، مرتبط مي باشد.

 فيتواستروژنها طبيعي بوده و ترکيباتي مشابه استروژن در غذاهاي گياهي مثل همه انواع حبوبات ، دانه ها ، ميوه هاو بخصوص سويا هستند . مطالعات اخير در مورد اثرات فیتواستروژنها نتايج متناقضي داشته است : بعضي مي گويند ممکن است خطر سرطان  افزايش يابد ، اما عده بيشتری به اين نکته اشاره مي کنند که در زناني که غذاهاي حاوي مقادير زياد فيتواستروژن مصرف مي کنند، خطرسرطان پستان کاهش مي يابد .بررسيها تا به امروز نتيجه ی قطعي  نداشته است، اما روایاتی در رابطه با ميزان پايين سرطان پستان درزنان  آسيايي وجود دارد ،  چون زنان آسيايي  تمايل به خوردن مقادير فراوان سويا که حاوي فيتواستروژن است دارند ، بنابراين به نظر مي رسد مصرف فيتواستروژنها دليلي براي نگراني از سرطان نيست .

11-شنيده ام فرضيه هاي مختلفي در رابطه با علل سرطان پستان وجود دارد ، پس چطور بدانم کدام فاکتورها نگران کننده هستند ؟ آيا بايد تحقيق کنم ؟

مهم است بدانيم بين فاکتور خطر واقعي و باور قديمي  مردم تفاوت وجود دارد. بعضي عقايد قديمي ، با دانستن مفهوم سرطان وتاثیرات آن روی  پستان ، کنار گذاشته مي شوند . با درک اين نکته که سرطان ، روند رشد سريع سلولهاست ، ميتوان گفت سرطان پستان مسري نيست . البته بعضي از سرطانها دررابطه با ويروسها هستند (مثل سرطان کبد که اغلب در بيماران هپاتيتي رخ مي دهد ).سرطان پستان از اين دسته سرطان ها نيست و احتمال ابتلاء به سرطان پستان در اثر تماس با فردي که سرطان دارد، وجود ندارد . امکان ابتلاء به سرطان پستان بدنبال ضربه به پستان ،کوفتگي يا ضايعات مشابه وجود ندارد . داشتن پستانهاي بزرگ يا کوچک خطر سرطان پستان را زياد يا کم نمي کند .

هنگامي که در مورد سرطان تحقيق مي کنيد ، بايد هوشيار باشيد و بدانيد که اطلاعات  را از کجا دريافت مي کنيد ، بهترين راهنمايتان اين است : « منبع را بررسي کنيد » ، بخصوص زمانيکه اطلاعات را در اينترنت جستجو مي کنيد . غير متحمل نيست که در مورد علل احتمالی سرطان مطالبي را پيدا کنيد که چيزي بيشتر از يک شايعه نيستند و پاية علمي ضعيفي دارند. بعنوان مثال ادعاهايي مثل : ضد عرقها و کرست هاي سيمي با بلوک کردن جريان عرق يا مايع غدد لنفي مي توانند سبب سرطان پستان شوند ( به صورت منتشر شده و نامه هاي الکترونيکي در اينترنت )، کاملاً ناقص هستند و مدارک علمي کافي براي حمايت از آنها وجود ندارد ، چرا که آنها شرح درستي از درگيريهاي کالبد شناسی و فيزيولوژي ارائه نمي کنند. در واقع اين اظهار نظرهای غير اصولي از دلواپسيها، نگرانيها و سطح پايين آگاهي مردم سوء استفاده کرده و سبب اختلال در پيدا کردن  اطلاعات صحيح مي شوند . حتي اگر با مطالب علمي يا پزشکي آشنا نباشيد ، تعيين درست يا نادرست بودن اطلاعات ، چندان سخت نيست .

زماني که فردي اطلاعاتي در مورد علت سرطان يا يک فاکتور خطرناک جديد به شما مي دهد، از خودتان بپرسيد :چه کسي اين اطلاعات را به من مي دهد ؟ اگر از عمه خود مطلبي شنيديد ( و او يک پزشک متخصص سرطان شناس نباشد ) ، شما بايد صحّت گفته هاي او را با جستجو در متون پزشکي بررسي کنيد . تمام مجلات و وب سايت هاي معروف ، به نويسندگان خود اعتبار نامه مي دهند . اگر اعتبار نامه وجود نداشت ، مطالب نويسندگان مزبور قابل اعتماد نيست . همچنين بايد بررسي کنيد آيا فردي که به شما اطلاعات مي دهد ، عضو هئيت علمي دانشگاه و يا مرکز تحقيقات است ؟ و يا اگر هشدارهايي در مورد علل سرطان مي دهد و از عبارات مبهم مثل         « ممکن است » يا « مي تواند » استفاده مي کند، از خودتان بپرسيد آيا مطلبي که نويسنده مي گويد حقيقت دارد يا فقط فرضيه اي برپاية اطلاعات علمي است؟ همچنين بپرسيد : آيا ممکن است آنها درست بگويند اما نمی دانند چگونه آن را انتقال دهند؟ آيا آنها  کارآزمايي باليني (Clinical  trial)– مطالعه يک دارو،يا يک روش درماني با آزمايش برگروه بزرگي از مردم – انجام داده اند ؟ اگر انجام شده، بايد به شما نشان دهند مطالعه کجا بوده ، چه زماني شروع شده ، چه مدت طول کشيده و چه تعداد افراد وارد اين مطالعه شده اند. اگر اين سؤالات را پاسخ ندهند، بايد نتايج  «کار آزمايي»  را مشکوک در نظر بگيريد . بخصوص اگر منابع ديگر، در مورد اين مطالعه هيچ اشاره اي نکرده باشند .

 اگر در اين کارآزمايي تعداد بيماران کم باشد (بطور کلي کمتر از 100 نفر) و يا بيماران”گروه کنترل “وجود نداشته باشند (بيماراني که دارونما دريافت مي کنند و يا يک روش درماني با اثرات شناخته شده روي آنها انجام مي شود ) ، نتايج کارآزمايي معتبر نيست يا فايده اي ندارد .بعنوان يک قانون، هر منبعي که « آژير خطر » را بصدا در آورد، امامدرک منتشر شده يا معتبر نداشته باشد (ترجيحاً متون پزشکي يا همايش هاي علمي )، بايد با شک و ترديد زيادبه آن نگريست .

اگر در مورد  مطالبي که شنيده ايد اطمينان  نداريد ، بهتر است آنها را از طريق منابع معتبري  مثل مرکز ملي سرطان (National cancer institute ) ، انجمن سرطان آمريکا (American cancer Society ) يا سازمان سوزان جي . کومن را مجدداً بررسي کنيد . چون اگر يک علت مهم و خطرناک براي سرطان پيدا شود ، حتماً بلافاصله چند روز پس از اعلان آن در منابعي که در بالا ذکر کرديم، گزارش خواهد شد . همچنين وب سايت هايي وجود دارند که  مخصوص لو دادن حقه هاي اينترنتي و نامه هاي الکترونيکي هستند و سرزدن به يکي از اين سايت ها مي تواند شما را از ساعتها جستجوي بي نتيجه در اينترنت نجات دهد .

نکات مهمی که در این فصل به آن اشاره شده است :

  • بزرگترین عامل خطر به تنهایی برای سرطان پستان ، سن است . ( ناشی از فرسودگی حیات).و البته میزان خطر با بالا رفتن سن افزایش می یابد .
  • سرطان تخمدان : سرطانی که از تخمدان شروع می شود . گاهی اوقات بطور ژنیتیکی در ارتباط با سرطان پستان است .
  • سرطان رحم : سرطان از رحم شروع می شود .
  • سرطان کولون : سرطان از روده بزرگ شروع می شود .
  • منارک : شروع دورهای قاعدگی .
  • یائسگی : پایان دوره های قاعدگی .
  • استروژن : هورمون زنانه مرتبط با باروری .
  • پروژستین : شکل صناعی پرژسترون که اغلب در قرصهای ضد بارداری و درمانهای هورمونی یائسگی بکار می رود .
  • هیپرپلازی آتیپیکال : بیماری غیر سرطانی پستان که با رشد سلولهای غیر طبیعی در بین لوبولها ومجاری پستان مشخص میشود و نشان دهنده ی افزایش خطر بروز سرطان است .
  • موتاسیون ( جهش ) : نقص در کپی برداری ژن
  • سابقه خانوادگی : در صورتی که دو فرد یا بیشتر از افراد نزدیک خانواده تان سرطان پستان یا تخمدان داشته باشند ، سابقه خانوادگی مشخص دارید .
  • هرم غذایی : راهنمای ارائه شده توسطUSDA  که مقدار مناسب از گروههای غذایی را برای تعادل تغذیه نشان می دهد .
  • انسیدانس ( میزان بروز ) : تعداد نفراتی که در یک زمان مشخص در بین جمعیت عمومی دچار بیماری می شوند .
  • مرگ و میر : محاسبه آماری میزان مرگ بدنبال یک بیماری خاص یا علتی در بین جمعیت عمومی .
  • تغییرات فیبروکیستیک پستان : احساس قلمبه ای شدن در پستان ، حساسیت پستان یا درد در زمانهای مشخص از هر ماه .
  • پرولیفراسیون سلولی : رشد و توسعه سلولها
  • اندومتریوم : لایه داخلی رحم
  • درمان جایگزینی هورمونی : تجویز استروژن و پروژسترون صناعی برای کاهش شکایات ناشی ازیائسگی و پیشگیری از مشکلاتی مثل پوکی استخوان در زنان یائسه.
  • گز نواستروژنها : ترکیبات شیمیایی ، معمولا صنعتی یا حشره کش که اثرات مشابه استروژن در بدن دارند .
  • فیتواستروژنها : ترکیبات مشابه  استروژن که  در  غذاهای گیاهی وجود  دارند  و طبیعی هستند .
  • عوامل خطر و خرافات : مهم است بدانیم بین فاکتور خطر واقعی و آنچه مردم روایت می کنند ، تفاوت وجود دارد .
  • کار آزمایی بالینی : مطالعه یک دارو یا یک روش درمانی با آزمایش بر گروه بزرگی از مردم.

 ادامه دارد ........

 مترجم :سرکار خانم دکتر فریبا الماسی نوکیانی

 

عنوان نظر :
نام شما :
ایمیل :

تبلیغات

نظر سنجـــی

نظر سنجی ای به ثبت نرسیده است

پر مخاطب ترین پزشکان