ورود کاربراندرخواست عضویت استان : شهر :

جستجو پیشرفته پزشکان

مشخصات فردی
نام پزشک :
نظام پزشکی :
جنسیت :
بیمه
نوع بیمه :
تخصص
تخصص :
موقعیت مکانی
استان :
خیابان :

جستجو پیشرفته مراکز پزشکی

مشخصات کلی
نام مرکز :
نوع بیمه :
موقعیت مکانی
استان :
خیابان :
« بازگشت به لیست مقالات
10 / 10
از 1 کاربر

صد پرسش و پاسخ درباره سرطان پستان (فصل ششم )

چهارشنبه 11 شهریور 1394 | نظرات کاربران ( 0 ) | نویسنده : ---

فصل ششم

 تغييراتي که سرطان ايجاد ميکند

 

 

**چگونه زندگي ام را به حالت طبيعي باز گردانم ؟

**آيا نداشتن تغييرات خلق درموقع تشخيص بيماري طبيعي است يا ممکن است تاخيري درپاسخ روحي فرد به بيماري وجود داشته باشد؟

 

عواطف شما

68- چگون زندگي ام را به حالت طبيعي برگردانم ؟

تشخيص ، درمان و حتي بهبود سرطان ، همه تجاربي است که زندگي شما رابه صورت دائم تغيير خواهد داد . شما مي توانيد وانمود کنيد که اتفاقي نيفتاده است ، ميتوانيد به فعاليتهاي قبل از تشخيص باز گرديد ، اما اين چيزي را عوض نمي کند  و بدن شما آن را مي داند ، حتي اگر فکر و قلب شما نخواهد آن را بپذيرد . شما ممکن است دچار بعضي از تغييرات عاطفي هم شويد (به سؤلات 72،71،69) براي اطلاعات بيشتر رجوع کنيد ) ، اما دير يا زود شما متوجه مي شويد که چيزي عوض نمي شود و به وضعيت قبلي طبيعي خود باز نخواهيد گشت ، اگر چه ضرورتاً اين موضوع بد نيست . خيلي از بهبود يافتگان از سرطان فکر مي کنند که درمان ، زندگي فيزيکي و عاطفي جديدي را به آنها داده است و چيزهايي را به آنها نشان داده است که در زندگي شان آنها رافراموش کرده بودند: راههاي حق تقدم دادن به چيزهايي که آنها راخوشحال ترمي کند و حتي عاداتي که باعث بهبود روابط روزانه با افراد ، محل کار و اجتماع و بيش از همه با خودشان مي شود. خبر خوب اين است که افراد و سازمان هايي وجود دارند که به سازندهي مجدد زندگي شما کمک مي کنند : شما نبايد اين کار را به تنهايي انجام دهيد .

به دقت به اين موضوع فکرکنيد که قبل از تشخيص بيماري تان زندگي خود را چگونه مي گذرانديد . آيا واقعاً شاد بوديد ؟ آيا حقيقتاً نه فقط  از نظر فيزيکي ، بلکه همچنين از نظر عاطفي و روحاني از خودتان مراقبت مي کرديد ؟ آيا باشريک زندگي خود ، با خانواده خود و با دوستان خود نزديک بوديد ؟ آيا کارهايي وجود داشت که فکر مي کرديد  بايد انجام دهيد ، اما به دليل اينکه به آنها توجه نداشتيد آنها را رها کرده بوديد ؟ مثل مسافرت رفتن ، رفتن به کنسرت و ديدن اقوام و کارهايي شبيه به اينها. سرطان به بيماران فشار مي آورد تا تقدم و تأخر مسايل زندگي را مجدّداً تعيين کنند. زيرا نيازهاي درمان بطور ناگهاني پیش از همه قرار مي گيرد . ناگهان شما خود را ملزم به انجام کارهايي مي بينيد ، که در مقام اول توجه شما قرار گرفته است .شما بايد واقعاً فکر کنيد که چه چيزهايي در زندگي شما اهميت بحراني دارد و چه چيزهايي اين طور نيست. ممکن است شما اين روش ارزيابي را مخرب بيابيد ، اما اين روش يک موفقيت براي تغيير جنبه هايي از زندگي شماست که شما قبل از تشخيص از آن رضايت نداشته ايد . وقتي درمان  تمام شد وبيماري پاک شد ، زمان خوبي است که به اين موضوع فکر کنيد، که شما چه چيزي را مي خواهيد در مقام اول قرار دهيد. شايد شما بخواهيد زمان بيشتري را با شريک زندگي خود يا فرزندان خود بگذرانيد ـ بنابر اين لازم است که شرايط شغلي خود را عوض کنيد وشغل خود را نيمه وقت کنيد يا يک کاميپوتر بخريد و ازطريق کامپيوترچند روز درهفته با آنها ارتباط داشته باشيد .شايد حالا زمان آن رسيده که به يک مسافرت چند هفته اي طولاني برويد ـ مثلاً مسافرت  به هاوايي ـ  شايد زمان کارهاي ساده مانند ثبت نام در کلاس يوگا براي آموختن روشهاي جديد سبک سازي1 يا رفتن بيشتر به کليسا ،براي ايجاد ارتباط روحاني بيشتر ، فرا رسيده است . هر چه که منظور شما باشد بازگشت به حالت طبيعي نياز به نگاه به جلو دارد . سرطان تغييراتي در زندگي شما ايجاد کرده است و اين شما هستيد که آنها را به تغييرات مثبتي تبديل مي کنيد ، که زندگي جديد و نرمال بهتري ايجاد مي کند .

69- آيا نداشتن تغييرات خلق در موقع تشخيص طبيعي است يا بايد تأخيري در واکنش فرد وجود داشته باشد ؟

واکنش افراد به تشخيص متفاوت است بنابر اين حقيقتاً هيچ واکنشي به عنوان پاسخ طبيعي وجود ندارد ـ  بله ، خيلي از بيماران وقتي که مي شنوند که سرطان دارند دچار تغييرات خلق مي شوند ، اما بقيه نه . اين به توانايي شما در فهم و کنار آمدن با خبر هاي بدبستگي دارد .بعضي از مردم پاسخ انکار گرانه دارند . آنها سعي مي کنند که از وقايعي که اتفاق افتاده ، چشم پوشي کنند . اما اين کار وقتي که شما دچار تهوع ناشي ازشيمي درماني هستيد بسيار مشکل است . بقيه عصباني مي شوند : من چه کاري انجام داده ام که سزاوار چنين چيزي بوده ام ؟وقتي به آن فکر مي کنيد پاسخ واضح است . شما کار غلطي انجام نداده ايد . شما سزاوار آن نيستيد ـ اين چيزي است که اتفاق افتاده و ديوانه شدن ازآن چيزي را تغيير نمي دهد . شما ممکن است عواطف مختلفي را احساس کنيد که درست و تلخ است . در ابتدا ممکن است شما چيزي احساس نکنيد. احساس بي حسي و فلج عاطفي غير شايع نيست ، اما اگر اين حالت پس از مدت کوتاهي ـ يک يا دو هفته ـ وجود داشته باشد، شما بايد با مددکار اجتماعي يا يک درمان گر صحبت کنيد . زيرا چيزي را که نمي توانيد اجازه دهيد ، اين است که در زندگي خود سکون داشته باشيد . شما بيمار هستيد ، شما نياز به درمان داريد و مهم تر اين که اگر مي خواهيد بر اين بيماري غلبه کنيد ، شما نياز داريد که با زندگي خود به پيش رويد .

علي رغم واکنش عاطفي شما ، مهم ترين چيز اين است که با آن بطور مناسبي کنار بياييد . احساسات خود را ناديده نگيريد ، جمع کردن آنها به سادگي باعث بدتر شدن موضوع مي شود، و شما خود را عصباني ويا در راههاي پيش بيني نشده و ناسالم خواهيد يافت . شما نمي خواهيد که عصبانيت خود را به کودکانتان يا همسر تان منتقل کنيدانتقال عصبانيت به ديگران به کسي کمک نمي کند و به همه از جمله خود شما صدمه مي زند . هر احساسي را که داريد به طريقي از خود دور کنيد مثلاً از طريق نوشتن مقاله در مجله يا صحبت کردن با شوهر ، دوست ، بستگان يا مشاوره کننده . نقش گروههاي حمايتي در اين زمينه گرانبهاست . زيرا هر کس که در اين گروههاست نه فقط   مي داند که چه چيزي اتفاق افتاده ، بلکه ممکن است نصايح عالي در مورد اين که چطور با آن کنار بياييم ، داشته باشد . به سؤال 93 رجوع کنيد تا در مورد گروههاي حمايتي اطلاعات بيشتري بدست آوريد .

70- درد ، عصبانيت ، استرس و ترس چه نقشي در اين بيماري دارند ؟

اثر منفي احساسات بر روي بدن يک بحث فريبنده است . آيا احساسات منفي فرد را  بيمار مي کنند ؟ به طريقي  بله ـ  بطور غير  مستقيم . سرطان در واقع يک  تقسيم سلولي کنترل نشده است که دراثر يک موتاسيون[1] اتفاق مي افتد. موتاسيون با احساسات ارتباطي کنترل نشده است که دراثر يک موتاسيون اتفاق مي افتد. موتاسيون با احساسات ارتباطي ندارد موتاسيون چيزي است که فرد با آن بدنيا مي آيد يا بطور اتفاقي در سلولها رخ مي دهد . احساسات در دو سيستم بدن وارد صحنه مي شوند. واکنش سيستم هورموني و سيستم ايمني بدن به احساسات مي تواند روي گسترش سرطان تأثير بگذارد.

 همه در مورد تغييرات وسيع خلقي که گاهي در اثر نوسانات هورموني ناشي از حاملگي و يا حتي نوسانات خلقي که در طي سيکل قاعدگي رخ مي دهد ، شنيده ايد. اين تغييرات هم بطور مشابه به همين شدت است : هم عواطف مثبت و هم منفي ، از هورمونها متأثر مي شوند . گاهي استرس شديد يا افسردگي مي تواند به حدي باعث افت استروژن يا پروژسترون شود که سيکل هاي قاعدگي متوقف شوند. اين احساسات هم چنين باعث افزايش سطوح بعضي از هورمونهاي مرتبط با استرس مي شوند و اين باعث سرکوب سيستم ايمني مي گردد . از طرف ديگر احساسات مثبت تمايل دارند که باعث تثبيت سطوح هورموني و تحريک سيستم ايمني شوند . در حضور عواطف مثبت سيستم هاي بدن تمايل دارند که روان تر و مؤثر تر کار کنند .

 مطالعات علمي درمورداين که خانم هاي افسرده يامضطرب درمقايسه با خانمهايي که از نظر عاطفي خنثي هستند يا عواطف مثبت دارند بيشتر دچار سرطان پستان مي شوند، داراي  نتايج   متناقض است  :  بعضي نشان  داده اند  که  ارتباطي  بين سرطان  پستان  و سابقه افسردگي وجود دارد و بقيه نشان داده اند که چنين ارتباطي وجود ندارد .

آيا اين به اين معني است که احساسات قبلي از نوع افسردگي يا عصبانيت باعث ايجاد سرطان شما شده است ؟ نه ،  واين مهم است که اين دو از هم مجزا شوند . زيرا خيلي از خانم ها نسبت به انجام کارهايي که منجر به وضعيت فعلي شان شده است ، احساس گناه  مي کنند . اگر شما گرفتار عواطف منفي هستيد ، به نظر مي رسد که بيشتر مستعد سرطان باشيد زيرا سيستم ايمني شما سرکوب شده است ـ اما اين درست مثل اين است که شما در چنين شرايطي به يک سرماخوردگي يا گزش حشره يا هر بيماري ديگري دچار شده ايد . دليل اينکه سرطان و نه يک بيماري که راحت تر قابل درمان است از کاهش دفاع بدن شما سود برده است ، غير از يک بدشانسي چيز ديگری نيست .

 اگر به زندگي قبلي خود ،به زندگي قبل از تشخيص ، نگاه مي کنيد و منفي بافي زيادي را مي بينيد احساساتي که حالا به آن افسوس مي خوريد و از آن مي ترسيد و مي توانند در بروز بيماري شما سهيم باشند ، مکث نکنيد. شما نمي توانيد اتفاقي را که افتاده است، تغيير دهيد . کاري که مي توانيد بکنيد تغيير حال و آينده است : راههايي را که باعث ايجاد يک طرز تلقي مثبت تر از خودتان مي شود، پيدا کنيد اين کار ساده است مثلاً با انجام کارهايي که از آن لذت مي بريد ، يا مشاوره با يک پزشک در مورد عملکرد منفي خود و پيدا کردن راههايي براي تغيير آن . مزاياي انجام اين مراحل نه فقط شامل تحريک سيستم ايمني ، بلکه بهبود کيفيت زندگي شما ،حتي در مواجهه با مشکلات درمان سرطان است . سئوال 91 اطلاعات بيشتري در مورد روشهاي فکري و جسمي که مي توانند باعث بهبود پاسخ سيستم ايمني و بهبود کيفيت زندگي شوند ، به دست خواهد داد .

71- از وقتي که سرطانم تشخيص داده شده است ، من نمي توانم تمرکز داشته باشم . چرا اين حالت ايجاد شده است ؟ آيا کاري مي توانم براي رفع اين مورد انجام دهم؟

علت اين حالت يک کلمه است : استرس . در هر فردي ، چه سرطاني و چه غير سرطاني ، تمرکز ضعيف علامت شناخته شده ي سطوح بالاي استرس است . قابل فهم است که شما دچار مهم ترين شوک زندگي خود شده ايد و دنيا براي تان زير و رو شده است . توانايي ضعيف در ايجاد تمرکز در اين شرايط طبيعي است .

 تعدادي از روشها براي رفع اين مشکل وجود دارد .يک راه شناخته شده ي برطرف کردن استرس ، ورزش است . اين ضرورتاً به معني رفتن به کلاسهاي ژيمناستيک آئروبيک نيست ـ قدم زدن مرتب در پارک نيز اين منظور را مي رساند . نکته مهم حرکت دادن بدن حتي به مقدار کم مي باشد. ورزش ممکن است براي شما مشکل باشد، به خصوص اگر شما از خستگي شديد يا تهوع ناشي از درمان رنج مي بريد ، يک متد ديگر که با فعاليت فيزيکي کمتري همراه است ، استفاده از روشهاي سبک سازي1  فکري مانند تفکر2 و تصور هدايت شده3 (بطور خلاصه در سؤال 66 توضيح داده شده است ) مي باشد و خيلي از مراکز سرطان کلاس ها يا گروههايي براي آموزش سبک سازي و روشهاي تفکر دارند . اگر مرکز شما چنين کلاسهايي ندارد ، از پزشک يا پرستار خود براي ارجاع شما به يکي از اين مراکز سؤال کنيد و يا از مرکز بين المللی درمانهاي تکميلي و جايگزيني4 ( NCCAM) سؤال کنيد تا بتوانيد با مراکزي که چنين سرويس هايي را ارائه مي دهند ، ارتباط برقرار کنيد . شما ضرورتاً لازم نيست که کلاسي را بگذرانيد . تفکر به سادگي از طريق تمرکز حواس تان روي يک موضوع ايجادمي شود ـ بطور مثال جنبش ـ تمرکز روي آن بايد در حدي باشدکه همه چيزهاي ديگر را کنار بگذاريد ، پاک کردن فکر از نگراني ها ، ترس ها و ميليونها فکر پوچ که هر دقيقه از مغز شما مي گذرند . يا اينکه شما مي توانيد روي آموزشهاي روحاني يا مذهبي تفکر کنيد . اگر در روزهاي اولي که اين کار را انجام مي دهيد ماهر نشديد نا اميد نشويد .

با پزشک خود در مورد مشکلاتي که با آنها دست به گريبان هستيد صحبت کنيد بعضي از رژيم هاي شيمي درماني باعث گيجي مي شوند . و اين مشکل مربوط به داروست نه يک مشکل عاطفي . البته اين به اين معني نيست که رژيم درماني عوض مي شود ، اما ممکن است راههايي  براي کاهش  مشکل وجود داشته باشد مثل تغيير زمان تجويز دارو .  مثلاً در طي روز  ديرتر  تجويز شود و يا شب ها تجويز شود ، تا شما بتوانيد در طي فعاليت طبيعي روزانه خود تمرکز بهتري داشته باشيد . همچنين ممکن است شما از افسردگي رنج ببريد که قابل درمان است .

72- چگونه مي توان فکر کردن در مورد سرطان تشخيص داده شده را متوقف کرد ؟ چرا سرطان تشخيص داده شده در شب ترسناک تر به نظر مي رسد ؟

شما نمي توانيد فکر کردن به سرطان خود را متوقف کنيد و خود را  به جهالت بزنيد و بايد به طرف درمان برويد ، اما نبايد زندگي خود را کنار بگذاريد . هنوز در شب وقتي که در بستر دراز کشيده ايد و هيچ وظيفه اي نداريد، ممکن است تشخيص سرطان بارها و بارها به ذهن شما بيايد و به دنبال اين باشيد که چگونه اين اتفاق براي شما افتاد . شما چه کار کرده ايد که ممکن است علت اين بيماري باشد ؟ حالابه کجا مي رويد؟ درمان چگونه زندگي شما را تغيير خواهد داد ؟ آيا دردناک خواهد بود ؟ اگر بيماري درمان نشود چه بايد کرد ؟ اگر شغل خود را از دست دهيد چه بايد کرد ؟

نگراني از تشخيص سرطان طبيعي است ، اما مي تواند ضعيف کننده باشد . مهم تر اينکه اين کار انرژي با ارزش سير بازگشت به سلامتي را در شما منحرف مي کند . يک روش که مي تواند کمک کننده باشد اين است که شما زمان نگراني خود را در طي روز به زمان يا مکان خاصي محدود کنيد مثلاً شايد نيم ساعت قبل از ناهار ، و پس از آن در ساعات غروب و قبل از خواب سعي کنيد که از آن اجتناب کنيد و سعي کنيد که نگراني را از خود دور کنيد و راه حلهايي براي مشکل خود بيابيد . ليستي از سؤالات و ترسهاي خود تهيه کنيد و با تيم پزشکي خود ، يا هر کسي از تيم که فکر مي کنيد براي پاسخ دادن به سؤال شما مناسب تر است ، در ميان بگذاريد . وقتي که زمان نگراني شما در طي روز تمام شد بايد ديگر تا فردا به نگراني اجازه ورود ندهيد . اگر شما قادر نيستيد اين محدوديت را براي خود ايجاد کنيد، از درمان گري که در زمينه برخورد با مشکلات عاطفي سرطان، آموزش ديده است کمک بخواهيد . دوباره ياد آور مي شود که تفکر (Meditation) و تکنيک هاي سبک سازي که درسؤالات 66 و71 شرح داده  شدند ، مي توانند کمک کننده باشند .

73- آيا بايد در طي درمان کار بسيار پر استرس خود را کنار بگذارم ؟

ترک کردن موقت کار داراي مزايا و معايبي است . با پزشک خود در مورد بيماري خود و درمان آن و اثرات آن روي توانايي کار کردن خود صحبت کنيد و سپس با کار فرماي خود در مورد تغييراتي که ممکن است در توانايي کاري شما رخ دهد، صحبت کنيد . اگر ادامه کار کردن در طي درمان براي شما خسته کننده است ، يا اينکه متوجه شده ايد که توانايي شما براي انجام يک کار خوب، توسط خستگي و يا ساير علايم تحت تأثير قرار گرفته است ، بهتر است که براي چند ماه کار خود ا ترک کنيد و به سلامت خود فکر کنيد . بيشتر کارگران تمام وقت از مزاياي سلامت گروهي بهره مند هستند و از طرف سازمان Family  and Medical Leave Act (FMLA)  دوازده هفته مرخصي بدون حقوق دارند . شغل شما براي مدتي که شما کار را ترک مي گوئيد حفظ مي شود و بنابراين نبايد براي ازدست دادن شغل خود ترس داشته باشيد .

   **قبل از صحبت کردن با کارفرما با قوانين آشنا شويد .

اگر درمان شما عليل کننده نيست اما شما مشکلاتي داريد که نمي توانيد کار تمام وقت داشته باشيد ، مي توانيد درخواست کنيد که جايگزيني براي شما پيدا کنند. بسته به شرايط خود ، شما مي توانيد حجم کاري خود را کم کنيد و فقط بعضي از روزهاي هفته فعاليت داشته باشيد و يا کار خود را بطور موقت پاره وقت کنيد . در مورد اين راه حل ها با کار فرماي خود صحبت کنيد . اغلب آنها با شما همدردي خواهند کرد و قابل انعطاف هستند .

اگر شما تحت پوشش FMLA نيستيد ، راههاي ديگري براي غيبت و ترک کردن کار وجود دارند . مجدداً با کار فرماي خود در مورد طرق کار کردن در حوالي درمان صحبت کنيد و به خاطر بياوريد که حتي اگر تحت پوشش FMLA نيستيد، تحت پوشش ADA هستيد ، و اين به اين معني است که نبايد از بيمار شدن ترس داشته باشيد. اگر شما با کار فرماي خود نمي توانيد هماهنگي در حجم کار خود ايجاد کنيد ، قوانين دولتي وجود دارند که مادامي که تحت درمان هستيد به شما کمک مي کنند . با Social  security  administration موضوع را چک کنيد . اگر شما تحت فشارهاي مربوط به بيماري هستيد گاهي مي توان از مزاياي اين بيمه قبل از سن قابل قبول استفاده کرد . خيلي ازشرکتها هم برنامه هايي  براي پرداخت هزينه وسايل گرما زا و برق وساير هزينه ها ، در طي حملات بيماريهاي جدي دارند.

74- چگونه مي توانم بر ترس از عود بيماري غلبه کنم ؟

راههاي متعددي براي غلبه بر ترس وجود دارند . يکي صحبت کردن با افرادي است که در مرحله اي که شما در آن قرار داريد، بوده اند . به يک گروه حمايتي بپيونديد يا از طريق Chat room با آنها مرتبط شويد . فقط بيان احساساتتان در اين زمينه مي تواند تا حدي اضطراب را تخفيف دهد . شما هم چنين با يک پزشک در مورد اين ترسها صحبت کنيد و به اين ترتيب درجاتي از حمايت رواني يا معنوي در مواجهه با اين مشکل پيدا کنيد . به سؤال 93 که اطلاعاتي در مورد گروههاي حمايتي بدست مي دهد ، رجوع کنيد .

 راه ديگر برداشتن قدم هايي جهت بهبود سلامتي کلي شماست . وقتي که از عوارض درمان بهبود يافتيد ، به طرف داشتن عادات افزايش سلامتي و داشتن بدني قويتر برويد . خيلي از توصيه هايي که درسؤال 71 برضد ترس و استرس آمده است، مي توانند مورد استفاده قرار گيرند . تغذيه روزانه و عادات ورزشي خود را بهبود بخشيد . سيگار را ترک کنيد (اگر سيگاري هستيد ) ، مصرف الکل خود را کاهش دهيد و روشهاي شل کننده (relaxation)مانند تفکر (meditation)را بکار بنديد .

بدن شما :

75- حال که من سرطان دارم ، به نظر مي رسد که بدنم تغيير کرده است من احساس جذاب بودن نمي کنم . براي تغيير اين حالت چه مي توانم بکنم ؟

فرهنگ ما از قديم روي پستانها به عنوان يک بخش اصلي از زيبايي زنانه و جنسيت تأکيد مي کند بنابراين از دست دادن يک يا دو پستان در اثر سرطان دردناک است . براي خانمها ، حتي خانم هايي که از جذابيت خود قبل از جراحي برداشتن پستان اطمينان دارند ، غير معمول نيست که به دنبال از دست دادن يک پستان ، در مورد نقش جنسي خود نامطمئن شوند . راههاي متعددي براي رفع اين مشکل وجود دارند . بازسازي پستان (به سؤال 46 رجوع شود ) شکل پستان را باز مي گرداند. اما نمي تواند حس طبيعي پستان را باز گرداند . با گذشت زمان پوست روي پستان باز سازي شده حساس تر        مي شود اما هرگز مانند قبل از ماستکتومي نخواهد شد . بازسازي پستان اغلب در خانمها  باعث مي شود که آنها نسبت به بدن خود احساس را حتي بيشتري داشته باشند و احساس کنند که جذاب تر شده اند . اگر قبلاً در مورد بازسازي پستان شک داشتيد ، با پزشک خود مشورت کنيد . بازسازي پستان هنوز يک انتخاب خوب است .

شما ممکن است در طي مشاوره از درون احساس عدم امنيت داشته باشيد . پزشک مي تواند به شما کمک کند که با تغييراتي که در بدنتان اتفاق افتاده کنار آييد و آنها را بپذيريد . بنابراين از دست دادن پستان ، روي تصور خودتان از زيبا بودن تأثير نخواهد گذاشت . در حقيقت خيلي از خانمها هستند که ديدگاه جامعه در مورد پستان به عنوان يک عضو ضروري زيبايي زنانه را کنار مي زنند و خود را همان طوري که هستند ، با يا بدون پستان ، مي پذيرند .

 اين راه حل ها  باعث  افزايش اطمينان فرد در  اجتماع  مي شود اما  وقتي که  شما مي خواهيد بدنتان را به شوهر تان نشان دهيد ، چه مي کنيد؟ به خصوص وقتي که اولين بار پس از جراحي شوهر تان شما را مي بيند ، مي تواند شديداً ناراحت کننده باشد. پستانها و نوک آنها در خيلي از خانم ها منشاء لذت جنسي است . لمس پستان ها، يک بخش مهم از اعمال جنسي در فرهنگ ماست . پس از جراحي ماستکتومي که تمام پستان برداشته شده است ، ديگر چيزي وجود ندارد که شما بتوانيد آن را مخفي و پنهان کنيد. شما با اين موضوع چگونه برخورد مي کنيد ؟

سؤال 81 اطلاعات بيشتري در مورد طرز برخورد با مشکلات جنسي بدنبال برداشتن پستان بدست مي دهد . اما مهم اين است که توجه داشته باشيد که تنها راه براي غلبه بر ناراحتي ، اطمينان يافتن از اين موضوع است ، که شما و همسر تان براي چيزي که اتفاق افتاده، آماده هستيد ، که اولين آن تغيير شکل بدن شماست . اگر فکر مي کنيد که در ابتدا بحث رو در رو بهتر است در مورد اين موضوع با بستگان يا  مشاور خانواده صحبت کنيد و وقتي که خود را با تغييراتي که در بدنتان ايجاد شده پذيرفتيد ، با شوهر خود بي پرده و باز صحبت کنيد . ممکن است عواطف زيادي به ذهن شما خطور کند يا احساساتي که قبلاً به آن فکر کرده ايد ، مثل عصبانيت و ترس و اينکه « چرا به اين مشکل دچار شده ام» در شما زنده شود . بنابر اين براي اين مواجهه ي مشکل آماده باشيد. اما به خاطر داشته باشيد که با گذشت زمان و صرف حوصله از طرف هر دوشما ، اين نگراني بالاخره برطرف خواهد شد . 

76- آيا  بايد  به  کسي که  فشار خونم  را  مي گيرد ،  بگويم که من تحت ماستکتومي (برداشتن پستان ) همان طرف قرار گرفته ام ؟

قطعاً شما بايد اين کار را بکنيد . به خصوص اگر جراحي برداشتن پستان در طي چند سال گذشته انجام شده باشد . بعضي از پزشکان معتقدند که استفاده از بازوبند دستگاه اندازه گيري فشار خون ، در طرفي که جراحي برداشتن پستان انجام شده است، مي تواند باعث تحريک بروز لنفادم (تجمع مايع لنفاوي در عروق لنفاوي و ايجاد ورم اندام ) شود البته اين موضوع به اثبات نرسيده است . اين اثر محدود به دوره ي بلافاصله بعد از عمل نيست و مي تواند تا چندين سال ادامه يابد. شما بايد کارهايي را که از بروز اين عارضه جلوگيري مي کند ، انجام دهيد و اين شامل محافظت بازوي خود از صدمه و فشار، حتي فشار مختصر بازوبند فشار سنج ، است . در سؤال 49 توضيح کامل در مورد اين که لنفادم چيست و چگونه مي توان از بروز آن جلوگيري کرد ، داده شده است .

 77- آيا ليپوساکشن مي تواند باعث شود که پستان هاي من سايز مساوي پيدا کنند؟

نه . ليپوساکشن تکنيکي است که چربي را از زير پوست بر مي دارد و پستان سالم شما از اجزايي به غير از چربي نيز درست شده است . عضلات و نسج پستاني و ساختمانهايي در بين سلولهاي چربي پستان وجود دارند . به علاوه ليپوساکشن مي تواند باعث عفونت شود و اين چيزي است که سيستم ايمني شما که تحت فشار قرار گرفته است، ممکن است قادر نباشد که به خوبي آن را کنترل کند . اگر پستانهاي شما به دنبال جراحي داراي سايزهاي بسيار غير قرينه است ، شما بايد با يک جراح پلاستيک در مورد جراحي کوچک کردن پستان Surgery breast reduction ، مشورت کنيد . در اين عمل نه فقط چربي ، بلکه نسبح پستاني نيز برداشته مي شود تا پستان مقابل را به سايز پستاني که قبلاً تحت جراحي قرار گرفته است ، درآورد . اما به خاطر داشته باشيد ، علي رغم اين که جراحي بازسازي پستان معمولاً تحت پوشش بيمه قرار مي گيرد ، اما عمل جراحي کوچک کردن پستان يک عمل زيبايي محسوب مي شود و احتمالاً تحت پوشش بيمه قرار نخواهد گرفت .

78- آيا مثبت فکر کردن تأثيري درسير بهبود دارد ؟ چگونه در خود انگيزه ايجاد کنم؟

در سؤال 70 ماشرح داده ايم که چگونه منفي فکر کردن ، باعث سرکوب سيستم ايمني شده و بدن را بيشتر به بيماري از جمله سرطان ، مستعد مي سازد. سؤال را مي شود به شکل ديگري طرح کرد. آيا زناني که نگرش سرزنده تري دارند ، کمتر مستعد بروز سرطان هستند ؟اين طور نيست . اما اگر دچار سرطان شوند پيش آگهي بهتري دارند. مثبت فکر کردن روي سير بهبود تأثير دارد و مي تواند يک جزء مهم در جنگ با سرطان باشد . تابلو ي« خنده بهترين درمان است » هنوز وجود دارد . زيرا مردمي که شاد هستند، از زندگي لذت مي برند و مي خندند ، سالمتر از کساني هستند که اين کارها را انجام نمي دهند. افراد شاد نه فقط تمايل دارند که از خودشان بهتر مراقبت کنند و بهتر بخورند، آنها همچنين ازبيماري سريعتر بهبود مي يابند ، دليل اين موضوع ساده است : افراد شاد به سادگي با شاد بودن خود ، باعث تقويت سيستم ايمني مي شوند . همانگونه که توسط محققان ايمني شناسي مشخص شده است ، وقايع مثبت مي تواند براي حدود سه روز باعث تقويت سيستم ايمني شود ، در صورتي که واقعه منفي مي تواند سيستم ايمني را براي يک روز سرکوب کند . اما اين که آيا يک واقعه مثبت يا منفي است به مقدار زيادي به شخصيت فرد بستگي دارد : در بعضي افراد بسيار سرزنده، فقط قدم زدن در يک روز زيبا مي تواند يک واقعه بسيار مثبت باشد . در صورتي که يک فرد افسرده يا ناراحت، ممکن است حتي طلوع خورشيد را نبيند ، بنابراين تقويت سيستم ايمني را که در فرد شاد اتفاق مي افتد، نخواهد داشت .

 تشويق فرد به مثبت فکر کردن ، مي تواند در فردي که به آن عادت ندارد، دشوار باشد و راه حل آن اين است که اين کار را به عنوان يک عادت در آوريم . زمان خاصي را در روز به اين اختصاص دهيد که کار زيبايي براي خود انجام دهيد مثل گوش کردن به موزيک ، نگاه کردن به عکس ها ، نوازش کردن سگ تان ، ديدن يک فيلم ، حتي ساکت نشستن در يک مبل و فکر کردن به چيزهايي که شما را خوشحال مي کند مثل بازي کردن با فرزندانتان ، لگد زدن به رنجش هايتان ، مسافرت به پاريس و خوردن بستني يا خريدن کفش . مهم نيست که شما چه کار می کنید و فقط این مهم است که انجام دادن آن کار یا فکر کردن به آن باعث شود که شما احساس خوب بودن کنید. در راس همه چیز این را فراموش نکنید که شما نیاز دارید که قرص های شیمی درمانی خود را مرتب مصرف کنید .

 داستانهای سرگرم کننده ای از مردم در مورد رشد دادن یک نگرش مثبت براي مواجهه ي فکري با یک موضوع وجود دارند . خیلی از بیماران سرطانی که در پیش آگهی شان به آنها گفته شده که در عرض چند ماه می میرند، به این پیش گویی برای سالها و حتی دهه ها بی اعتنایی کرده اند و اغلب آنها از طریق مثبت فکرکردن به این شاهکار رسیده اند. بنابر این به خودتان بگوئید "من می روم تا بر این موضوع غلبه کنم و از این کار لذت ببرم " . خودتان را در حالی که غالب شده اید به تصویر در آورید. نه فقط در لفظ یک پیروزی بلکه در الفاظ لغوی به صورت ضربه زدن محکم با یک لگد: یک قدم جلوتر بروید. یک بالش یا یک حیوان را در نظر بگیرید و آن را "سرطان"  بنامید و به آن یک لگد محکم ، هر چه محکم تر بزنید. آیا صدای احمقانه ای خواهد داد؟ البته.اما همین تکنیک ها برای خیلی از بیماران سرطانی کار ساز بوده است. این به شما کمک می کند که کشش و تنش و عصبانیت خود را در ارتباط با تشخیص و درمان بیماری ، رها کنید و ممکن است حتی این را مسخره بیابید و اگر بدترین چیزی که اتفاق می افتد، این است که احساس مسخرگی کنید، بدانید که شما بدتر از آن چیزی که بوده اید نخواهید شد.

خانواده شما:

79 – چرا بسیار مشکل است که به دوستان و عزيزانم در مورد تشخیص سرطان خود بگويم؟

وقتی که از  پزشک  خود تشخیص سرطان را  می شنوید، پذیرش آن بسیار مشکل است. گفتن تشخیص به افرادی که شما از آنها مراقبت می کنید حتی مشکل تراست. دلایل متعددی برای آن وجود دارند: اول اینکه صحبت کردن با مردم در مورد این تشخیص به این معنی است ، که زمانی که شما هنوز آرزو می کنید که این تشخیص واقعیت نداشته باشد، تشخیص برای شما حقیقی تر می شود. گفتن مکرر این نکته که من سرطان پستان دارم، به افراد خانواده و دوستان بطور مؤثری این حقیقت را در ذهن شما و کسی که ترجیح می دهد این تشخیص غلط باشد، حک می کند.

دوم اینکه گفتن به دوستان و عزيزان دردناک است ، زیرا شما باید واکنش آنها را ببینید، که ممکن است آینه ی واکنش خودتان باشد: شوکه شدن، ترسیدن و اندوه. خیلی از بیمارانی که جدیداً بیماریشان تشخیص داده شده است از ایجاد کردن این عواطف در افرادی که آنها را دوست دارند، احساس گناه می کنند و این باعث می شود که از گفتن تشخیص به خانواده و دوستان شان اکراه داشته باشند. همچنین ترس خاصی در این مورد وجود دارد که اگر کسانی که شما عاشق شان هستید، بدانند که شما سرطان دارید، ممکن است از شما فاصله بگیرند و این زیاد طول نخواهد کشید، زیرا سرطان بطور اتوماتیک مرحله پایانی است .شما ممکن است توجهات خاصی به مصونیت شغلی داشته باشید. آیا اگر رئیس شما، بیماری شما و اثرات درمان بر روی کارآیی شما را بداند، شما تنزل می یابید؟به نظر می رسد که پنهان کردن واقعیت بهترین روش برخورد شماست. اما عملی رفتار کنید: امکان ندارد که بتوان واقعیت را ازآنهایی که بیش از همه به شما نزدیکند، پنهان کرد. شما باید جراحی شوید و هم چنین به یک دوره رادیوتراپی یا شیمی درمانی نیاز دارید و اثرات این درمانها به خصوص اگر سرطان شما پیشرفته باشد، خیلی چشمگیر است. دیر یا زود آنها خواهند فهمید که اتفاقی افتاده و اگر هرکدام از آنها یک دوست یا فامیل مبتلا به سرطان داشته باشد (شما از اینکه بدانید چند بار او را دیده اند سرگرم خواهید شد) سریعاً می پرسد چه اتفاقی افتاده است؟ مخفی کردن واقعیت هیچ اثر مثبتی ندارد و باعث صدمه بیشتر ارتباط شما با کسانی که به آنها عشق می ورزید     می شود. دوستان شما و خانواده ممکن است احساس صدمه دیدن کنند و شما اشتیاق افرادی را که بیشترین نیاز را به حمایت آنها در طی درمان خود دارید، از دست خواهید داد.

برای آنهایی که بیش از همه به شما نزدیک هستند مثل همسر یا والدین و فرزندان و بهترین دوست شما، احتمالاً بهترین چیز این است که خودتان به آنها بگوئید. برای آنهایی که دورترند شما می توانید دوست یا بستگانی را انتخاب کنید که اخبار را به آنها برسانند. در صحبت با کار فرمای خود شما باید در مورد بیماری خود صادق باشید. زیرا ممکن است درمان به یک دوره غیبت از کار نیاز داشته باشد.اگر شرایط کاری آنقدر مشکل است که شما فکر می کنید، ممکن است کارتان را از دست بدهید، باید به موقعیت مالی خود توجه داشته باشید و تصمیم بگیرید که آیا ترک کردن کامل کار راه حل درستی است (به سؤال 73 رجوع کنید).

مؤسسه ی ملی سرطان  Cancer net serviceدلایل این مطلب را که باید با کسانی که به آنها عشق می ورزید رو باز صحبت کنید خلاصه می کند:

**    سرطان می تواند بسیار دلتنگ کننده باشد. هیچ کس نباید سعی کند به تنهایی بر آن غلبه کند.

 **  خیلی از انسانها متوجه می شوند اگر به جای اینکه احساسات خود را مخفی کنند، احساسات خود را با دیگران تقسیم کنند، بسیار آسانتر خواهد بود و این نوع فکر کردن انسانها را آزاد می گذارد تا از یکدیگر حمایت کنند.

**    خانواده ها به بیمارانی که سعی می کنند تشخیص خود را به صورت یک راز نگه دارند، شانس بیان کردن عشق خود را می دهند و آنها را کمک و حمایت می کنند.

**    اعضای خانواده و دوستان نزدیک هم شکست های بزرگ عاطفی را تجربه کرده اند و می توانند از آن شکست ها به صورت بی پرده با یکدیگر و با بیمار صحبت کنند.

**    حتی باید به بچه ها گفته شود. آنها متوجه می شوند که اتفاقی افتاده است و ممکن است حالتی را بدتر از آن چیزی که واقعیت دارد تصور کنند .( به سؤال 84 مراجعه کنید).

**   ممکن است بیمار بخواهد مستقیماً به بچه ها بگوید یا ممکن است آسانتر باشد که یک دوست نزدیک یا همسر موضوع را به بچه ها بگوید.

**   سن  بچه ها  و بلوغ  عاطفی آنها  راهنمایی است که از روی آن می توان تصمیم گرفت که  تا  چه  حد  را  به  بچه ها  بگوئیم  .  هدف این است که  اجازه دهیم  کودکان احساس خود را بروز دهند و سوالاتی در مورد سرطان بکنند.

**   با تقسیم کردن تشخیص ، بین بیمار و خانواده و دوستان پایه های فهم متقابل و تعاون و امید گذاشته خواهد شد.

آخرین نکته این است: افرادی که بیش از همه به شما نزدیک هستند،آنهايي هستند که وقتی که شما احساس ضعف و تهوع دارید شما را به مطب پزشک می برند، کسانی که غذای شما را آماده می کنند، داروهای شما را از داروخانه میخرند و وقتی که شما خیلی خسته هستید ، بچه های شما را به مدرسه می برند، آنها کسانی هستند که وقتی که شما به تشویق و همکاری نیاز دارید با آنها صحبت  می کنید. کار آنها را با نگفتن چیزهایی که باید بدانند، مشکل تر نکنید.

80 – چه سیستم حمایتی برای خانواده من وجود دارد؟

سرطان چیزی نیست که فقط شما را متأثر کند. سرطان روی تمام افرادی که در زندگی شما هستند تأثیر می گذارد از جمله شوهر، فرزندان و خانواده و دوستان شما. آنها ممکن است درک درستی از سرطان نداشته باشند. آنها شما را دوست دارند و ممکن است واکنش های عاطفی مختلفی داشته باشند مثل احساس ترس، عصبانیت و انکار. ممکن است آنها متوجه شوند که حمایت کردن شما مشکل است. آنها در حال تقلاً با احساسات خود هستند در نهایت آنها ممکن است متوجه شوند که گذاشتن وقت و انرژی برای شما مشکل است . اگر شوهر شما روزی 14 ساعت کار می کند، ممکن است انرژی کافی برای رساندن شما به جلسات شیمی درمانی نداشته باشد. باید راههایی برای کمک به خانواده خود پیدا کنید تا در این شرایط مشکل ،کار کنند و این به معنی استفاده از یکی از راه حل های متعدد زیر است:

v     کمکها را رد نکنید.

اعضاء خانواده شما و دوستان و همکاران ممکن است بخواهند به شما کمک کنند " آیا کاری هست که من بتوانم انجام دهم" وقتی که دوستی نیاز به کمک دارد، این یک واکنش معمول است. و در درجه بعد هم پاسخ این تعارف است              ” متشکرم اما همه چیز تحت کنترل است “ این باعث خوشبختی شماست که آسایشی برای خانواده خود فراهم کنید. این عادت را که بطور اتوماتیک کمک را رد کنید، بشکنید و مطمئن باشید که هر کس که این تعارف را می کند، درک می کند که ممکن است شما به او نیاز داشته باشید. حتی افرادی را که خیلی خوب نمی شناسید، ممکن است مشتاق باشند که کاری انجام دهند. مثلاً تعویض روغن ماشین شما یا کارهای مشابه کوچک و ساده ای که کمکی ضروری هستند.

    راههایی برای انجام کارهای معمول خانه پیدا کنید و به این طریق ،کارها به خانواده تحمیل نخواهد شد.

اگر درمان شما باعث خستگی و تهوع شود، ممکن است قادر به انجام کارهای خانه نباشید. اما اعضای خانواده که این کارها را انجام می دهند ، ممکن است خسته شوند و تحت استرس بیش از حد قرار گیرند. در مورد کارهایی که باید انجام شود فکر کنید و راههایی برای کاهش آنها پیدا کنید. برای مثال به جای اینکه از همسر خود بخواهید که خرید را انجام دهد، شما می توانید یک سرویس خرید پیدا کنید و خرید را از این طریق انجام دهید. نظافت خانه،شست و شوی لباسها و وظایفی مشابه این را نیز می توان از طریق سرویس های تجاری انجام داد. نه همیشه، اما گاهی می توان از آنها استفاده کرد.

    کمکی برای نگهداری از کودک پیدا کنید.

شما نباید فقط به این خاطر که مریض هستید ،کسی را اجیر کنید. شما می توانید از مزایای برنامه های قبل یا پس از مدرسه استفاده کنید . یا می توانید از یکی از بستگان یا دوستان خود بخواهید چند روز در هفته بچه ها را نگه دارد. بعضی از YMCA های محلی کودکان را پس از مدرسه به مرکزی می برند که آنجا می توانند تکالیف خود را انجام دهند و تا چند ساعت در فعالیت های مختلفی شرکت کنند. شما می توانید با این کار وقت اضافه ای داشته باشید و به شما کمک می کند بین نیازهای خانواده و بیماری خود نظم بهتری برقرار کنید و هزینه این برنامه ممکن است رایگان باشد.

    به غیبت از کار برای خود یا شوهر تان توجه داشته باشد.

تحت شراط خاص خانوادگی یا طبی شما یا شوهرتان می توانید 12 هفته مرخصی بدون حقوق داشته باشید. برای اینکه بدانید یکی یا هر دوی شما می توانید از این قانون استفاده کنید ازدپارتمانLaber web sit’s FMlA page (http: // w.w.w. dol. gov/ elaws/ fmla. Html)    سؤال کنید.

** از مزایای گروه های حمایتی بیماران سرطانی استفاده کنید.

انجمن سرطان آمریکا برنامه های متعددی برای بیماران سرطانی بطور کلی و بطور اختصاصی تر برای بیماران سرطان پستان دارد. برنامه ی" راه بهبودی" به مراحل درمان اشاره دارد. «من می توانم فائق آیم.» یک سری از سمینارها  است، در مورد اینکه چگونه شما و خانواده تان می توانید با زندگی همراه با سرطان تطبیق کنید. سایر برنامه های مشابه نیز در دسترس است . از پزشک خود بخواهید که شما را به ACS محلی ارجاع دهد یا راهنمایی کند تا اطلاعات بیشتری بدست آورید.

81- چگونه من و همسرم در طی فعالیت جنسی می توانیم با ماستکتومی کنار آئیم؟

ماستکتومی به مقدار زیادی روی تصور زن از بدن خود و احساس جذابیت وی تأثیر دارد (به سؤال 75 رجوع شود). اما این نباید باعث کاهش فعالیت جنسی شما شود. شما ممکن است به توضیح و بحث با همسر خود نیاز داشته باشید ، تا مشخص کنید که چه چیزی برای شما خوشایند است و چه چیزی نیست. بعضی خانم هایی که تحت جراحی برداشتن پستان قرار گرفته اند ، وقتی که همسر در طی فعالیت جنسی در بالا قرار گیرد، هوشیار هستند. ناحیه پستان از دست رفته در این وضعیت واضح تر است. بنابراین وضعیت هایی که قفسه سینه را در معرض دید قرار می دهد، ممکن است باعث شود که احساس عدم امنیت کنند. برای بعضی وضعیت ها که زن وزنش را روی قفسه سینه خود می اندازد شانه ها ممکن است دردناک شوند. بخصوص اگر جراحی به غدد لنفاوی زیر بازو کشیده  شده  باشد . از  چنین  وضعیت هایی  باید اجتناب کرد و حمایت این  نواحی

 توسط بالش در طی مقاربت در وضعیت های دیگر نیز می تواند کمک کننده باشد.

اگر با جراحی فقط توده برداشته شده است (ماستکتومی قطعه ای یا لامپکتومی) و سپس رادیوتراپی انجام شده است، هنوز ممکن است در پستان جای زخم وجود داشته باشد. ممکن است شکل یا سایز پستان با طرف مقابل متفاوت باشد. در طی دوره رادیوتراپی پوست ممکن است در فرد متورم شود و پستان ممکن است کمی حساس شود. حس پستان و نوک آن طبیعی باقی می ماند.

جراحی پستان یا رادیوتراپی پستانها نه باعث کاهش میل جنسی زن می شود و نه روی پاسخ های فیزیولوژیک وی در طی فعالیت جنسی تأثیر می گذارد. بیشتر زنان با مراحل اولیه سرطان پستان تطابق روانی خوبی دارند. اخبار خوبی از تحقیقات اخیر حاکی از آن است که بیشتر زنان مبتلا به مراحل اولیه سرطان پستان تطابق عاطفی خوبی دارند و رضایت جنسی آنها یک سال پس از جراحی خوب است. کیفیت زندگی این خانمها شبیه خانم هایی است که هرگز سرطان نداشته اند.

82-آیا پس از اینکه دوره ی درمان سرطانم تمام شد، می توانم بچه دار شوم ؟ آیا  می توانم به فرزندم شیر بدهم؟

غیر معمول نیست که خانمی که سرطان پستان داشته، بعداً بچه دار شود و بعضی ها حتی قادرند از پستان درمان شده شیر بدهند. این به جراحی دقیق و درمان تکمیلی پس از جراحی برای درمان سرطان بستگی دارد و به کمی شانس نیز نیاز دارد. زیرا حفظ ساختمانهایی که برای شیردهی لازم است در طی عمل جراحی مشکل است. احتمال حفظ زایایی و توانایی شیردهی به مقدار زیادی به تشخیص شما و خصوصیات توده شما بستگی دارد.تومورهای کوچک و در مراحل اولیه بیشترین پتانسیل را برای نتایج خوب دارند. اما تومورهای بزرگتر و در مراحل پیشرفته تر، شانس شما را کاهش می دهند.

شیردهی:

بسته به درجه تومور شما و روش های درمانی انتخاب شده، ممکن است شما قادر باشید توانایی بچه دار شدن را حفظ کنید اما توانایی شیردهی خود را از دست بدهید. این ممکن است موقتی باشد. در بیمارانی که در طی حاملگی یا بلافاصله پس از حاملگی تشخیص داده می شوند و مثلاً نیاز به شيمي درماني تکمیلی دارند، باید کودک از طریق بطری تغذیه شود، زیرا داروهایی که در طی درمان مورد استفاده قرار می گیرند، از طریق شیر مادر به کودک خواهند رسید و ممکن است خطرناک باشند. از نظر تئوری فرزندان بعدی را می توان از پستان درمان شده تغذیه کرد، به شرطی که در طی درمان جراحی ساختما نهای لازم سالم باقی مانده باشند. جراحی و رادیوتراپی وسیع مي تواند لوبولها و داکت ها را به اندازه ای صدمه بزندکه مانع شیردهی پستان مبتلا شود. اگر این حالت رخ دهد شما هنوز پستان سالمی دارید و تنها مشکل این است که پستانها ممکن است سایز غیر قرینه داشته باشند. زیرا پستان سالم در پاسخ به تولید شیر رشد می کند اما پستان درمان شده اینطور نیست. اگر شما تمایل داشته باشید می توانید پس از ختم شیردهی ، از جراحی کوچک کردن پستان بهره ببرید.

اگر توانایی بعدی شما درشیردهی برایتان مهم است، موضوع را قبل از اینکه تحت درمان قرار گیرید ، با جراح و انکولوژیست خود (متخصص درمان سرطان) در میان بگذارید. اگر چه ممکن است آنها نتوانند کاری کنند، زیرا نجات دادن بدن شما از سرطان مقدم بر همه چیز است و شیردهی در درجه دوم توجه قرار می گیرد، اما اگر شما به آنها چیزی را که برایتان مهم است بگوئید، آنها بهترین کاری را که می توانند، برای شما انجام خواهند داد.

زایایی:

در خیلی از خانمها درمان سرطان باعث توقف موقت قاعدگی می شود و این پاسخ طبیعی بدن به استرس شدید است. و این راه حفظ منابع بدن برای ترمیم است. بیشتر وقت ها سیکل های قاعدگی در عرض چند ماه پس از ختم درمان باز می گردند. اما هیچگونه ضمانت قطعی وجود ندارد که این اتفاق بیفتد: ممکن است دفعات سیکل های قاعدگی شما کم شود و گاهی یک یا دو پریود حذف شوند و حتی پریودها دیگر باز نگردند . رادیوتراپی  و شیمی  درمانی هر دو می توانند اثرات دائم  روی زايايي داشته باشند ، به خصوص اگر سن شما بالاي چهل سال است و به يائسگي طبيعي رسيده ايد. بعضي از رژيم هاي شيمي درماني باعث يائسگي زودرس مي شوند . بنابراين اگر قبل از تشخيص سرطان خود ميل داشتيد که بچه دار شويد ، قبل از شروع درمان مطمئن شويد که انکولوژيست شما از اين موضوع اگاه است . انکولوژیست می داند که زایایی مهم است و روشهای درمانی را انتخاب می کند که احتمال یائسگی زود رس را افزایش ندهد.

علی رغم  اثرات  بالقوه شیمی درمانی  روی تخمدانها ،  شیمی درمانی  فقط روی سیکل قاعدگی تأثیر دارد و روی خود تخم ها تأثیری ندارد. زیرا آنها سلولهای در حال تقسیم نیستند، بنابراین داروها نمی توانند روی آنها تأثیر بگذارند . بعضی از درمانهای بسیار تهاجمی می توانند باعث یائسگی زودرس شوند. اگر سرطان شما به اندازه ای پیشرفته است که به درمانهای تهاجمی نیاز دارد، ممکن است لازم شود که شما قبل از شروع درمان با یک متخصص زایایی مشورت کنید. این متخصصین قادرندکه راههای درمانی را پیش پا بگذارند ، که اثر درمان را روی سیستم تولید مثل شما به حداقل برساند یا پس از درمان با اثرات آن مقابله کند. یک راه این است که قبل از شروع درمان تخم ها را از تخمدانهای شما خارج کرده و منجمد کنند و صبر کنید تا پس از ختم درمان  کاشت تخم انجام شود . این روش مانع از این خواهد شد که نسوج تولید مثلی شما در طی زمان صدمه ببینند و همچنین به شما اجازه می دهد که حتی اگر تخمدانها یتان در اثر رژیم شیمی درمانی بطور دائم از کار بیفتد، بتوانید بچه دار شوید. اما این روش بسیار گران است و همیشه قطعی  و موفق نیست.

خیلی از پزشکان یک دوره انتظار دو تا پنج ساله را پس از ختم درمان سرطان پستان و قبل از حاملگی پیشنهاد می کنند زیرا بیشتر علایم عود سرطانهای مهاجم تر در عرض این دوره زمانی بروز می کند، صبر کردن باعث می شود که از سلامت خود قبل از شروع حاملگی مطمئن شوید. این بخصوص اگر سرطان شما حساس به هورمون باشید، مهم است زیرا عود سرطان می تواند با افزایش هورمونهای ناشی از حاملگی تسریع شود. اگر فکر می کنید که به علت سن تان نمی توانید اینقدر صبر کنید، حداقل یک سال یا بیشتر صبر کنید تا به بدن خود فرصت کافی بدهید که قبل از اینکه تحت استرسهای حاملگی قرار گیرد، از اثرات شیمی درمانی بهبود یابد.

83- اگر در زمان تشخیص حامله باشم و درمان را به تأخیر اندازم آیا روی فرزندم تأثیری نخواهد گذاشت؟اگر در حین رادیوتراپی یا شیمی درمانی حامله شوم ، چه باید بکنم؟

اگر چه سرطان پستان در خانم های یائسه شایعتر است اما در خانم های سنین تولید مثل هم نادر نیست . بنابر این ممکن است گاهی در خانمهای حامله و درخانم هایی که حامله شدن را تا سالهای دهه سی واوایل دهه چهل به تأخیرمی اندازند رخ دهد. شیوع همراهي سرطان پستان با حاملگی در حال افزایش است در حال حاضر، حدود یکی از هر سه هزار خانم حامله یا شیرده دچار سرطان پستان می شوند.

تشخیص سرطان در یک خانم حامله یا شیرده گاهی مشکل است زیرا در این شرایط گاهی بعضی از وسایل تشخیصی را نمی توان مورد استفاده قرار داد. تغییرات پستانی ناشی از حاملگی گاهی در تشخیص توده ها و علایم مشابه تداخل دارند. بنابراین علایمی که بطور معمول خانمها را در احتمال وجود بیماری یاری می دهند، ممکن است تشخیص داده نشوند. حتی وقتی که این علایم تشخیص داده شوند، انجام روشهای پیگیری معمول – ماموگرام – به علت ترس از اشکال در سلامتی جنین معمولاً به تأخیر می افتد. اگر چه مؤسسه بین المللی سرطان و M.D Anderson cancer center  و سایر منابع اطلاع رسانی برجسته معتقدند که ماموگرافی استاندارد اگر با روکش شکمی مناسب انجام شود، خطری برای جنین ندارد، اما بیشتر پزشکان و بیماران آنها به علت احتمال خطرات جنین، حتی با رسیدن اشعه بسیار کم، در انجام ماموگرافی اکراه دارند. به این دلایل بسیار شایع است که در یک خانم حامله یا شیرده ، بیماری سرطان در مراحل پیشرفته تر تشخیص داده شود.

انواع روشهاي درمانی سرطان پستان در خانم های حامله به دو عامل بستگی دارد: 1- مرحله تکاملی جنین 2- مرحله سرطان. درسه ماهه اول بارداری اشعه درمانی (رادیوتراپی) و شیمی درمانی را نمی توان تجویز کرد زیرا هر دو باعث صدمه جنین    می شوند. بنابر این در خانم های مبتلا به مراحل اولیه سرطان (مرحله یک و دو) ماستکتومی بر درمانهای همراه حفظ پستان ارجح است و سپس شیمی درمانی در سه ماهه دوم شروع می شود. بعد از سه ماهه اول می توان بعضی از رژیم های شیمی درمانی را بدون ترس از تغییر شکل یا صدمه کودک مورد استفاده قرار داد. اگرچه وزن کم موقع تولد کودک یکی از عوارض خواهد بود. رادیوتراپی برای جنین در هر مرحله ای از تکامل مضر است و باید انجام رادیوتراپی را تا پس از تولد کودک به تاخیر انداخت.

در مورد خانمهای مبتلا به سرطان پیشرفته، یعنی آنهایی که به درمان تهاجمی با رادیوتراپی و کموتراپی پس از جراحی نیاز دارند، تصمیم گیری مشکل است. در اینها می توان درمان را تا تولد کودک به تأخیر انداخت و این باعث خطر پیشرفت سرطان آنها می شود و یک تهدید جدی برای زندگی آنان است. آنها می توانند صبر کنند تا سه ماهه اول بگذرد و سپس یک رژیم شیمی درمانی را که خیلی هم در کودک اثرسوء ندارد ـ ولی شاید تأثیر آن در درمان سرطان کمتراست ـ را می توان انتخاب کرد. راه دیگر این است که حاملگی با تحریک زایمانی ختم شود و درمان تهاجمی با رادیوتراپی و شیمی درمانی شروع شود.البته این راه حل فقط در خانم هایی که هنوز در سه ماهه اول هستند، توصیه شده است. سقط جنین به خودی خود باعث بهبود پیش آگهی خانم مبتلا به سرطان پستان نمی شود و تنها کاری که می کند این است که باعث می شود که بتوان از روشهای شیمی درمانی تهاجمی تر و رادیوتراپی استفاده کرد. و این کار در صورتی که سرطان پیشرفته باشد، باعث نجات جان بیمار می شود. بعضی از خانم ها معتقدند که باید حاملگی را به هر دلیلی ختم کنند ، که این از نظر عاطفی، اخلاقی و مذهبی قابل قبول نیست. و این مهم است که بدانید که نباید این کار را بکنید. اما شما باید قبول کنید که اگر تصمیم بگیرید که حاملگی ادامه یابد، بعضی از روشهای درمانی مؤثرتر را نمی توان برای شما بکار برد. عموماً توصيه می شود که با اعضای خانواده، مشاور یا دوستان نزدیک مشورت کنید و مطمئن شوید که حمایت عاطفی از شما زیاد است. در نهایت این براساس تصمیم بیمار است، نه تصمیم پزشک یا فرد دیگر، که تصمیم می گیریم حاملگی ختم شود و درمان تهاجمی تری برای سرطان شروع شود.

84- آیا راهی وجود داردکه بدون اینکه فرزندانم را بترسانم، با آنها درمورد سرطان صحبت کنم؟

راههای مختلفی در زمینه صبحت کردن در باره ي سرطان، با فرزندانتان وجود دارد. اول اینکه شما می توانید در مورد بیماری تان چیزی به آنها نگوئید بنابراین آنها را منقلب نخواهید کرد، اما آنها را مستثنی نکنید. این توصیه شامل فرزندان در هر سنی     می شود. چه فرزندان در سطح قبل از دبستان باشند و چه بالغینی که خودشان صاحب خانواده هستند. اگر شما آنها را خارج از میدان قرار دهید، آنها نه تنها صدمه می بینند یا عمیقاً خشمگین می شوند، بلکه همراهی، حمایت و عشقی را که آنها باید به شما تقدیم کنند، از دست خواهید داد. در طی درمان وقتی که عوارض جانبی ناتوان کننده می شوند، شما به حمایت و همراهی بیشتری نیاز دارید که می توانید از افراد اطراف خود مثل فرزندان به دست آورید. حتی در مواردی که شما و فرزندانتان از یکدیگر بیگانه شده اید، این مهم است که شما به آنها اطلاعات بدهید.

 بنابراین آنها می توانند تصمیم بگیرند که آیا تفاوت ها را کنار بگذارند و به شما کمک کنند. ممکن است گفتن مسایل به آنها چیزی را تغییر ندهد و نتوانند به شما کمک کنند. اما نگفتن به آنها ، فقط باعث صدمه و جراحت می شود. در صورتی که شکاف بدی بین شما و فرزندانتان وجود دارد استفاده از یکی از بستگان، یک  روحانی  یا یک دوست به عنوان میانجی بین شما یک راه است . اما اگر شما نمی توانید با آنها در الفاظ  کلامی صحبت کنید، بهترین راه این است که از پزشک خود بخواهید که نامه ای بنویسد و در آن وضعیت شما را شرح دهد. این کار مانع هرگونه شکی در این مورد خواهد شد که شما می خواهید آنها را زیر نفوذ خود قرار دهید یا سعی کنید احساس گناه در آنها ایجاد کنید.

وقتی که فرزندان  هنوز آنقدر کوچک  هستند که باید در خانه باشند، پنهان کردن واقعیت یک انتخاب نیست، هر قدر هم که سخت باشد شما باید سعی کنید. آنها خواهند دانست که در مورد مادرشان چیزی غیر عادی اتفاق افتاده است، این غیر قابل اجتناب است. اما نمی دانند که آن مسئله غیر عادی چیست و این ندانستن برای آنها بیشتر از دانستن موضوع، صدمه زننده است. اگرچه بیشتر انرژی شما بر روی درمان متمرکزخواهد بود ، اما به عنوان والدین شما مسئول هستید که تا حد امکان اضطراب آنها را مرتفع کنید. براي این کودکان زیر ده سال یک قاعده دیگر این است که : ساده بگيريد . به خصوص با کودکان بسیار کم سن، صحبت کردن در مورد جزئیات می تواند باعث گیجی و سردرگمی کودک شود. در کودکان، در هر سنی باید اجازه دهیم هر چیزی را که انتظار دارند، بدانند و به خصوص تغییرات فیزیکی واضح مانند برداشتن پستان، از دست دادن موی سر، کاهش وزن و استفراغ. حتی برای کودکان کوچک می توان به طور ساده توضیح داد و گفت چرا این تغییرات رخ می دهد ” پستان مامان باید توسط پزشک خارج شود، زیرا چیزی درآن است که او را بیمار می سازد“. اگر امکان دارد شما می توانید این توضیح را با خوشمزگی همراه کنید” دارویی که مصرف می کنم ، باعث می شود که خیلی استفراغ کنم درست مثل سگی که علف  می خورد ". ”اوه دارو مرا کچل می کند“ و اگر شما بتوانید به این موضوع، بخندید،گفتن موضوع برای آنها و شما کمتر منقلب کننده خواهد بود.

واضح است که شما نمی توانید به یک کودک بگوئید چه اتفاقی افتاده است. او می تواند به سادگي  متوجه شود. با چنین کودکان کم سنی شما احتیاج دارید که از طریق غیر کلامی ارتباط برقرار کنید و این به معنی وقت صرف کردن برای بازی کردن با آنها و وقت گذراندن با کودک تا جایی که برنامه درمانی شما  اجازه میدهد، می باشد. به کودکان کمی بزرگتر ( 5-2 سال) می توان گفت که مامان مریض است و لازم نیست که به آنها تمام جزئیات طبی مشکل خود را بگوئید. این کافی است که بگوئید بیمار هستید و پزشک از شما مراقبت می کند و تا مدتی شما قادر نخواهید بود که کارهایی را که انجام می دادید، انجام دهید. اما آنها هم چنین نیاز به زمان خاصی دارند که با شما باشند تا مطمئن شوند که ابتلا به این بیماری به این معنی نیست که دیگر نمی توانید با آنها باشید. در کودکان سنین مدرسه ی شش ساله یا بزرگتر ، بسته به درجه درک کودک، شما حتی می توانید به آنها اطلاعات بیشتری بدهید. از زبان روشن و ساده و تا حد ممکن نزدیک به واقعیت استفاده کنید. ممکن است ، لازم باشد که شما چندین بار به آنها موضوع را بگوئید، نه به این دلیل که آنها آن را  نمی شنوند، یا در ک نمی کنند بلکه به این دلیل که کودکان اغلب نیاز به تکرار دارند تا مطمئن شوند که چیزی که شنیده اند، حقیقت دارد و یک اشتباه یا غلط فهمیدن در کار نیست. به تمایل ذاتی یک کودک در این مورد که فکر می کند که او برای بروز بیماری مقصر است توجه داشته باشید. کودکان کم سن اغلب فکرمی کنند که وقایع بد در اثر کاری که آنها انجام داده اند یا حرفی که زده اند يا فکري که کرده اند، رخ داده است. بنابر این یک فکر خوب این است که برای کودک توضیح دهید که بیماری شما ارتباطی با هیچ چیزی که کسی انجام داده باشد یا گفته باشد، ندارد. حتی این " افکار جادویی "  می تواند مضحک باشد به طوری که یک پسر هفت ساله فکر می کرد که حمله به مرکز تجارت جهانWorld trade center به علت نمره پائین او در مدرسه رخ داده است . شما باید جدا برای او توضیح دهید: کودک شما واقعا معتقد است که او برای بروز این فاجعه مقصر است و لازم است که متقاعد شود که اینطور نیست.

به کودکان بزرگتر ـ چهارده سال یا بالاتر ـ باید هر اطلاع بیشتری را که می خواهند، بدهیم. البته همیشه باید به سلامت روانی آنها و درک آنها توجه داشت . شرکت در چنین اطلاعاتی یک ضرورت  است زیرا اگر آنها اطلاعات را از شما نگیرند، به منبع دیگری روی می آورند - کتابخانه، دوست، معلم و اینترنت ـ وچیزی که آنها ازآن منبع به دست می آورند، می تواند برای آنها بیشتر استرس ایجاد کند تا اطمینان. اگر فرزند شما در یک کتاب بخواند که سرطان پستان دومین علت شایع مرگ در زنان بالای چهل سال است، اما شما به اونگفته باشید که تشخیص شما سرطان پستان داکتال درمراحل اولیه( DCIS)  است، و میزان بهبودی 95 درصد است، فرزند شما بی جهت رنج زیادی خواهد برد و به غلط فکر می کند که مرگ شما نزدیک است . سعی نکنید که با جزئیات  روی کودک فشار آورید و فقط چیزی را که می پرسد به او بگوئید و فقط درصورتی که سؤال بیشتری کرد، بیشتر در مورد آن صحبت کنید. اگر مشکلی در ارتباط برقرار کردن با فرزند خود دارید حتی وقتی که والدین سالم هستند غیر شایع نیست شما می توانید از کمک معلمان، بستگان یا دوستان  ، برای دادن اطلاعات به فرزند استفاده کنید .

اگر نوجوان شما با کنار آمدن با تشخیص بیماری شما مشکل دارد، ممکن است لازم باشد که از مشاوره خانوادگی استفاده کنید تا بر مشکلات فائق شوید.

حتی در برخورد با فرزندان بالغ خیلی از والدین با این بحث ساده روبرو هستند که نمی دانند چه بگویند یا کی موضوع را بگویند. بهترین زمان برای بازکردن موضوع، وقتی است که تشخیص قطعی شده است و قبل از اینکه هر گونه درمان یا بستری شدن شروع شده باشد. درمورد اینکه چه کلماتی استفاده شود، چقدر گفته شود، کجا به آنها گفته شود اینها چیزهایی است که شما باید مشخص کنید زیرا شما بهتر از همه فرزند خود را می شناسید. خوشبختانه وقتی والدین دنبال برنامه ریزی برای طرح ریزی چیزهایی که   می خواهند بگویند هستند، منابع مختلفی برای کمک وجود دارند، گروههای حمایتی اینترنتی، گردهمايی حمایتی منطقه ای و هر کسی که در این زمینه تجربه دارد، می تواند کمک کننده باشد. بنابر این از هر جایی که می توانید، برای مشورت استفاده کنید. Cancer Care, Inc مثل انجمن سرطان آمریکا لیستی از چنین مؤسساتی در اختیار شما قرارمی دهد. بعضی از کتابها راههایی را که چگونه در مورد سرطان با فرزندان نوجوان خود صبحت کنیم، شرح داده اند . لیست کتابهایی برای کودکان دو تا ده سال در ضمیمه کتاب آورده شده است.

85-شوهرم می خواهد از من جدا شود زیرا پستان من برداشته شده است. من در این مورد چکار می توانم بکنم؟

متأسفانه این واقعیت دارد که  اگر چه  بروز  بیماری جدی یا بحران آن ،  بعضی از زوج ها را به یکدیگر نزدیکتر می کند، اما بقیه از یکدیگر فاصله می گیرند.اگر شما بدنبال تشخیص بیماری با شکست در ازدواج مواجه شده اید، این یک استرس اضافی است. بنابر این سعی نکنید که به تنهایی با آن روبرو شوید. با یک کشیش، یا یک مشاور برای مشورت تماس بگیرید.اگر شوهر شما در مورد جدا شدن سر سخت نباشد ـ که در غیر این صورت الان زمان قطع خسارتهای شماست ـ شما باید مشاوره ازدواج را پیشنهاد کنید در این صورت ممکن است مشکلی که باعث شده او تمایل به جدا شدن پیدا کند، چیزی باشد که با راهنمایی قابل حل باشد. راه دیگر این است که پیشنهاد کنید به جای طلاق، تا وقتی که درمان شما خاتمه یابد، مدتی از هم جدا شوید. تمام چیزی که شما واقعا لازم دارید یک رهایی از بحران است و دادن زمان، کافی است تا شما و شوهرتان بتوانید زندگی زناشویی خود را دوباره بسازید.

اینکه چگونه در زندگی زناشویی خود به این بحران واکنش نشان میدهید به دو عامل بستگی دارد. اول اینکه چقدر در این ازدواج سرمایه گذاری عاطفی کرده اید؟ و دوم اینکه چه اعمالی برای حفظ سلامت روانی و جسمانی خود لازم است ، انجام دهید؟ اگر مدت زیادی است که ازدواج کرده اید و ارتباط عاطفی نزدیکی دارید و اگر احساس می کنید که شریک شما برای سلامت روانی شما ضروری است، بنابر این ضروری است که به جای اینکه فقط توجه خود را به درمان خود معطوف دارید، بخشی از وقت و انرژی خود را برای نجات زندگی زناشویی خود صرف کنید. سعی کنید بفهمید که چرا او احساس می کند که باید زندگی زناشویی خاتمه یابد: ممکن است به این دلیل باشد که او به عنوان مراقب اصلی شما احساس می کند که با این مسئولیت ها تحت فشار قرار گرفته و برای رهایی از این فشار، راهی به جز ترک زندگی زناشویی، نمی تواند پیدا کند. راههایی برای رهایی از این فشار شدید ناشی از مراقبت وجود دارد و اگر ارتباط شما با یکدیگر یک ارتباط سالم و نزدیک است و این تنها عاملی است که مشکل ایجاد کرده است، شما باید به او کمک کنید که به دنبال راههای چاره برآید. برای اطلاعات بیشتر درمورد مشکلات مراقبت به سؤال 80 رجوع کنید.

هرگونه ارتباطی، فشارها و استرس های خاص خود را دارد که می توانند در طی یک بحران نمایان شوند . در کنار شوک تشخیص بیماری، شما ممکن است شوک جدایی را دریافت کنید و متوجه شوید که ارتباطی را که فکر می کردید مثبت است،  اینطور نیست . شاید استرس ناشی از مراقبت از شما علت شکست نباشد و ممکن است این آخرین نکته در لیست دلایلی باشد که مدتها به آنها بی توجهی شده است . اگر این مورد باشد و شوهر شما تمایل به کار کردن با شما برای حفظ زندگی زناشویی نداشته باشد،شما انتخاب دیگری نخواهید داشت ، اما اجازه دهید که طلاق خودش مراحل خود را بگذراند. یک زندگی زناشویی به تلاش دو نفر بستگی دارد و نه یک نفر. یک وکیل بگیرید و سعی کنید تا حد ممکن حمایت عاطفی بیشتری پیدا کنید زیرا چیزی که بیش از همه مهم است درمان و بهبود شماست.

طلاق به این معنی نیست که دیگر شوهر اول شما نمی تواند جزیی از زندگی شما باشد. او وقتی که از فشار یک ارتباط  ناخوشایند آزاد شد، ممکن است نشان دهد که یک منشاء حمایتی بی ارزش است. بعضی از زوجین متوجه می شوند که وقتی که ارتباط زناشویی را قطع می کنند، دوستان بهتری برای یکدیگر خواهند بود. از طرف دیگر اگر او نمی خواهد هیچ کاری برای شما انجام دهد، بگذارید که برود. احساس عصبانیت، فاش کردن اسرار و صدمه زدن، همه عواطف طبیعی است ، اما در آنها غوطه ور نشوید زیرا آنها باعث به هدر رفتن انرژی که شما برای جنگ با سرطان لازم دارید، می شوند. افراد زیادی هستند که چیزی را که به آن احتیاج دارید به شما تقدیم می کنند(اگر او نمی تواند این کار را کند):حمایت ، محبت، مراقبت و حتی عشق. آنها ممکن است بستگان، دوستان، پرسنل پزشکی، اعضا گروه حمایتی و حتی افرادی کاملا" بیگانه باشند. هدف این است که اگر او نمی تواند چیزی را که شما به آن نیاز دارید ، به شما بدهد بنابراین جای دیگری دنبال آن بگردید. وقت و انرژی خود را برای بدست آوردن آب از سنگ هدر ندهید.

  86- وقتی که یک کودک ( به خصوص یک دختر بچه) محل جراحی برداشتن پستان مرا می بیند، به اوچه بگویم؟

اگر شما با کودکان زندگی می کنید یا کار می کنید، مطمئن باشید که آنها تغییر ظاهر شما را متوجه می شوند و از آن متعجب می شوند. حتی اگر از قبل به کودکان گفته باشید که چه چیزی در حال انجام است، آنها متوجه نمی شوند که این به این معنی است که ظاهر شما تغییرخواهد کرد. یک بچه ی خيلي کوچک ممکن است متوجه نشود که توضیح قبلی شما در مورد برداشتن پستان تان" واقعیت " دارد. به خصوص اگر این بچه فرزند شما باشد، او می خواهد بداند که چرا این تغییر اتفاق افتاده و از آن عصبانی و مضطرب است. بنابر این شما باید خود را آماده کنید که به سؤالات کودک پاسخ دهید  (به سؤال 84 رجوع شود).

با کودکان بهتر است که واضح و ساده و اطمینان بخش صبحت کنید اگر کودک کنجکاو است که بداند چرا شما فقط یک پستان دارید یا اصلا" پستان ندارید، شما      می توانید به او بگوئید که پستان شما بیمار شده و برای بهتر شدن باید به محل خاصی    مي رفت . اگر او بخواهد بداند که آیا آن باز خواهد گشت،ُ چیزی که به او می گوئید به نقشه آینده شما بستگی دارد. اگر شما قصد دارید که عمل بازسازی پستان را انجام دهید، شما می توانید به او بگوئید که پستان شما باز خواهد گشت. این حرف شما یک واقعیت است و کنجکاوی او را برطرف می کند . اما اگر نمی خواهید عمل بازسازی را انجام دهید، پاسخ شما باید این باشد که پستان شما در جایی قرار دارد که در آنجا تا وقتی که بیمار است، افرادی ازآن مراقبت می کنند. این مهم است که شما به کودک تأکید کنید که نبودن پستان مشکلی نیست، حتی اگر این موضوع چیزی است که پذیرش آن حتی برای خود شما نیز دشوار است. شما می توانید این موضوع را با تون صدای آرام اما محکم بیان کنید به طوری که در صدایتان تون پائین ولی حالت آرامش وجود داشته باشد و در طی صبحت کردن کند و عمیق تنفس کنید و تمام اینها به شکلي است که خطر یا بحرانی را در مصاحبه شما نشان نمیدهد. اگر به علت از دست دادن پستان غمگین هستید، ضرورتی ندارد که احساسات خود را پنهان کنید ـ کودکان احساس غمگینی را درک  می کنند و می توانید به کودک بگوئید که پستان خود را از دست داده اید اما به زودی احساس بهتری خواهید داشت زیرا می دانید که برداشتن آن صحیح بوده است. چیزی که کودک باید بداند این است که همه چیز خوب پیش می رود، و تغییری که در شما ایجاد شده دلیل ایجاد تغییرات بزرگتر و ترسناکتر نیست. بیش از همه ، شما باید کودک را مطئمن سازید که این بیماری او را نیز مبتلا نخواهد کرد.خود شیفتگی طبیعی کودک باعث می شود که او فکر کند که چون شما بیمار شده اید، او هم بیمار خواهد شد. به خصوص در دخترها که پایه ي بیشتر درک احساس زنانگی آنها متکی به زنانی است که در زندگی آنها وجود دارند . این مهم است که مطمئن شوید که او متوجه شده است که این بیماری پستان چیزی نیست که توجه خود را به آن معطوف دارد . (وقتی که او به دوران بزرگسالی رسید زمان کافی دارید که با او درمورد عواملی که احتمال بروز بیماری را در وی افزایش می دهد، صبحت کنید).شمامی توانید با کودک و عروسک هایش بازی کنید مثلا" «باربی به نزد پزشک می رود» و از بیمارستان زنده و خوشحال و خوب خارج می شود.

بر کنجکاوی سایر کودکان ممکن است نتوان غلبه کرد و یا ممکن است از تغییر ظاهر شما ترسیده باشند. در این صورت مجددا" تأکید می شود که پاسخ شما باید آرامش بخش باشد و نه فقط باید بگوئید در مورد شما همه چیز خوب پیش می رود بلکه باید بگوئید برای تمام کسانی که در تماس با شما هستند همه چیز خوب است. یک راه برای انجام این کار این است که در حضور کودک با یک فرد بالغ دیگر در مورد انجام جراحی برداشتن پستان خود صحبت کنید. راه دیگر این است که با خود کودک صبحت کنید ” من نمی دانم آیا متوجه شده ای،  دکتر قسمتی از بدن مرا برای مدت کوتاهی برداشته است، او این کار را انجام داد تا به من کمک کند و حالم بهتر شود. من فکر کردم که باید در مورد چیزی که باعث تعجب تو شده است بدانی و بدانی چه اتفاقی افتاده است“. سپس باید کودک را دعوت کرد، هر زمانی که سؤال دارد بپرسد. ممکن است او برای پرسش مستقیم آماده نباشد اما دانستن اینکه همه چیز خوب پیش می رود، مقداری از ترس او را تسکین خواهد داد .

 

نکات مهمی که در این فصل به آن اشاره شده است :

  • خیلی از بهبود یافتگان سرطان معتقدند که هم از نظر جسمانی و هم عاطفی ، درمان به آنها زندگی دوباره ای بخشیده است .
  • سرطان به بیماران فشار می آورد تا تقدم و تاخیر کارها را در زندگی مجدداً مشخص سازند.
  • عواطف خود را نادیده نگیرید .
  • آیا احساس منفی فرد را بیمار می کند؟
  • شما نمی توانید چیزی راکه اتفاق افتاده است ، تغییر دهید .
  • تفکر : یک روش فکری است که از طریق تمرکز فکر را پاک می کند و بدن را سبک می سازد .
  • تصور هدایت شده : یک روش فکری است که در آن بیمار روی تصاویر تمرکز می کند و این باعث تشویق یک پاسخ ایمنی مثبت می شود .
  • تشخیص سرطان : نباید در زندگی شما حکمرانی کند .
  • جراحی کوچک کردن پستان : فقط برداشتن چربی نسج پستان نیست ، بلکه سایز پستان مقابل متناسب با پستانی که قبلا تحت عمل جراحی قرار گرفته است، می شود.
  • مثبت فکر کردن روی پدیده ی ترمیم تاثیر می گذارد .
  • سرطان روی تمام افراد ی که در زندگی شما هستند ، تاثیر می گذارد .
  • سرطان در طی حاملگی : شیوع سرطان پستان همراه با حاملگی در حال افزایش است .
  • گفتن به فرزندانتان : ساده است ، بگذارید آنها بدانند که باید منتظر چه چیزی باشند .
  • به تمایل ذاتی کودک که فکر می کند که او موثر است ، توجه داشته باشید . 
  • اگر چه بیماری جدی یا بحران آن ، باعث می شود که بعضی از زوجین به یکدیگر نزدیکتر شوند ، اما بقیه از یکدیگر فاصله می گیرند .
  • فقط دانستن اینکه همه چیز خوب پیش می رود، می تواند مقداری از ترس کودک را مرتفع سازد .

 

داره دارد .....

 

1 – جهش ژني

1 - mental relaxation

2 - meditation

3 - guided imagery

4 - National center for complementary and Alternative medicine

عنوان نظر :
نام شما :
ایمیل :

تبلیغات

نظر سنجـــی

نظر سنجی ای به ثبت نرسیده است

پر مخاطب ترین پزشکان