«سایت پزشکان ایران _رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران می‌گوید طرح تحول نظام سلامت بر دوش متخصصان داخلی هزینه تحمیل کرده بدون آنکه برایشان سودی داشته باشد. ایرج خسرونیا بر منافع کلان این طرح هم تاکید می‌کند اما بر این باور است که بدقولی وزارت بهداشت در زمینه محاسبه تعرفه برمبنای روشی متفاوت با کتاب کالیفرنیا مشکلات زیادی برای متخصصان داخلی ایجاد کرده است.»
مصاحبه اختصاصی روزنامه سپید با آقای دکتر ایرج خسرو نیا ،رئیس جامعه متخصصان داخلی ایران :
**به آغاز چهارمین سال طرح تحول نظام سلامت که با دوازدهمین دور از انتخابات ریاست جمهوری همزمان شده، نزدیک می‌شویم. از دید شما طرح تحول نظام سلامت برای اعضای متخصصان داخلی چه تبعاتی داشته است؟
دکترخسرونیا :طرح تحول نظام سلامت در اولین سال اجرا با بودجه قابل توجهی اجرا شد. زمانی که این طرح در بیمارستان‌های خصوصی و دولتی کلید خورد، هزینه ارائه خدمات درمانی کاهش پیدا کرد. این موضوع باعث کاهش دغدغه مالی مردم در حوزه خدمات سلامت و افزایش رضایت مردم شد.
این طرح در اولین سال اجرای خود مورد استقبال زیادی قرار گرفت. در جریان اجرای آن بسیاری از پزشکان جایگاه خود را در بخش خصوصی رها کردند و به‌صورت تمام‌وقت در بیمارستان‌های دولتی مشغول به کار شدند. عده‌ای دیگر هم مطب‌ها را رها کردند و به بیمارستان‌های دولتی رفتند. در این میان برخی از گروه‌های پزشکان از افزایش درآمدی که در پی اجرای این طرح اجرا شد، سود بردند اما متخصصان داخلی جزو این گروه‌ها نبودند.
راه‌اندازی درمانگاه‌ها و کلینیک‌های دولتی که با تعرفه بسیار نازل بیماران را درمان می‌کنند هم باعث کاهش تعداد مراجعان مطب‌ها شد. این در حالی بود که متخصصان داخلی فعال در مطب‌ها هیچ منبع درآمدی به‌غیراز همین حوزه نداشتند و با مشکلاتی مواجه شدند.
در جریان طرح تحول سلامت بخش زیادی از افرادی که تحت پوشش بیمه نبودند، تحت پوشش قرار گرفتند. گروهی از همین افراد توانایی مالی خوبی داشتند و می‌توانستند از منبع درآمد خودشان هزینه خدمات درمانی‌شان را بپردازند. اما آنها هم همپای دیگران از خدمات بیمه استفاده کردند و بار مالی زیادی به دولت و بیمه‌ها افزودند.
این موضوع هزینه اجرای طرح تحول نظام سلامت را بسیار بیشتر کرد و منجر به دیرکرد در پرداخت طولانی‌مدت شد. حالا پزشکان، بیمارستان‌ها، مراکز پاراکلینیکی و داروخانه‌ها از بیمه‌ها طلبکار هستند و مدت‌زمان زیادی از آن می‌گذرد. این در حالی است که بیمارستان‌ها باید حقوق کارکنان را به‌موقع پرداخت کنند و پزشکان هرروز به تعداد زیادی از مراجعان خدمات درمانی ارائه می‌دهند.
همه این اتفاقات جایگاه تخصص داخلی را در بین دانشجویان پزشکی کاهش داده است. درگذشته پزشکان جوان و بااستعداد رشته داخلی اولین انتخابشان بود اما امروز این رشته به گزینه انتخابی داوطلبانی تبدیل شده که در رشته‌های دیگر قبول نشده‌اند.
کاهش بار مراجعه به بخش خصوصی و مطب‌ها باعث شده که پزشکانی که در رشته‌های همسان فعالیت می‌کنند دچار مشکلاتی در تعریف حوزه‌های مشترک کاری شوند. برای مثال یک متخصص گوارش که تا دیروز در مطب خود آندوسکوپی می‌کرد امروز با اعتراض همکاران فوق تخصص گوارش به دلیل ارائه این خدمت در مطب‌ها روبرو می‌شود.
طرح تحول سلامت از دید کلی به نفع مردم بود. پزشکان هم عضوی از مردم هستند و از رضایت آنها خشنود می‌شوند. اما اگر از دید تخصصی حوزه سلامت به این موضوع نگاه کنیم، پیامدهای طرح تحول سلامت فرق می‌کند. متخصصان داخلی در روند اجرای طرح تحول نظام سلامت تنها هزینه پرداخت کردند، هزینه‌هایی که همراه با سود و منفعت نبود.
** اضطراری ترین تغییری که باید در طرح تحول انجام شود، چیست؟
دکتر خسرونیا : در جریان تدوین طرح تحول کسی از ما نظرخواهی نکرد. تنها در زمان تالیف کتاب تعرفه گذاری از انجمن‌ها دعوت کردند و کتاب کالیفرنیا را برای ترجمه به آنها سپردند. انجمن‌ها بعد از ترجمه آن کتاب آن را به وزارت بهداشت تحویل دادند. قرار بود تعرفه تعیین‌شده بر مبنای همان کتاب محاسبه شود اما این اتفاق نیفتاد. از ما امضا گرفتند که عدد تعرفه دقیق و برمبنای روش محاسباتی کتاب کالیفرنیا محاسبه شوند اما این اتفاق نیفتاد. تعرفه خدمات متخصصان داخلی بر مبنای کتاب کالیفرنیا محاسبه نشد.
** اگر در جریان طرح تحول نظام سلامت از کارشناسان، صاحب‌نظران دلسوز و فعالان صنفی و رسانه‌های مستقل نظرخواهی می‌شد، سرنوشت این طرح به اینجا می‌رسید؟
دکتر خسرونیا : اگر بخواهیم قدم مثبتی در روند اجرای طرح تحول نظام سلامت برداریم باید بودجه کلانی به این حوزه اختصاص پیدا کند تا این طرح ادامه پیدا کند. اگر این اتفاق نیفتد متاسفم که بگویم این طرح با شکست مواجه خواهد شد.
پزشکی که با هزار امید به شهرستان رفته و خدمات درمانی ارائه می‌دهد و حقوق خود را هم به‌صورت منظم دریافت نمی‌کند، درنهایت شغل خود را عوض می‌کند. چه دلیلی دارد که یک پزشک در دورافتاده‌ترین مناطق ایران خدمات ارائه دهند و چند ماه منتظر حقوق خود باشند.
مگر افرادی از هیئت دولت یا مسئولان وزارت بهداشت اگر حقوق خود را به‌موقع دریافت نکنند، به کارشان ادامه می‌دهند؟ بخشی از انگیزه همه انسان‌ها برای ورود به هر شغل، تامین معاش است. بخش مهمی از پزشکان مشغول در مناطق محروم، پزشکان خانواده و روستایی همه دچار مشکلات اقتصادی شده‌اند.
